اگر قدری شنوا باشیم نوای معطر الهی را می شنویم...........................
سایتی مذهبی -داستانی-علمی-نرم افزاری......................................
با نظرات خود ما را یاری دهید.................................................
س- آيا امامت از اصول دين
است ؟ ج - از اصول مذهب است ،
زيرا خود ائمه اطهار عليهم السلام با كسانى كه ايناصل را قبول نداشته و شيعه نبودند، مانند مسلمانان عمل
مى كردند.
س- آيا امامت بالاتر است
يا نبوت ؟ ج - امامت از نبوت بالاتر
است ، زيرا حضرت ابراهيم عليه السلام ، عبد، نبى، رسول اولوالعزم و خليل بود، ولى بعد از اين همه مقامات ، خداوند
متعال به اوفرمود:1()انى جاعلك للناساماما (بقره : 124) من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم .
س - آيا پيغمبر اكرم صلى
اللّه عليهو آله و سلم امام هم
بود؟ ج - يقينا امامبود، زيرا هيچ وقت
زمين از حجت خالى نمى ماند.
مىگويند فاطمه را شبانه دفن کردهاند، خوب اين به خاطر وصيتحضرت فاطمه به اسماء بنت عميس خانم حضرت ابوبکر بود که نمىخواست اندازهجسدش را نامحرم ببيند.
نقد و بررسي:
دفن شبانه، نماز بدون حضور و اطلاع خليفه، قبر پنهان، اسرارى است كه در درون خود پيامها دارند. درست است كه فاطمه اين چنين خواست و اين گونه وصيت كرد؛ ولى چه اتفاقى افتاده است كه زهرا سلام الله عليها وصيت تاريخياش را با اين در خواستها به پايان مىبرد؟!! مگر نه اين است كه خشم و ناراحتياش را نسبت به دشمنانش اظهار مىكند و در واقع چندين پرسش را در برابر نگاههاى تيز بين مورخان و آيندگان مىگذارد تا به پرسند: چرا قبر فاطمه پنهان است؟ و چرا دختر پيامبر شبانه و پنهانى دفن شد؟ و چرا علي عليه السلام بدون اطلاع ابوبكر و عمر بر وى نماز خواند؟ و…
آيا كسى كه جانشين پيامبر بود ( آن گونه كه خود ادعا كردهاند) شايستگى نماز خواندن بر وى را نداشت؟
آري، فاطمه وصيت كرد كه او را شبانه دفن نموده و هيچ يك از كسانى را كه بر وى ستم كردهاند، خبر نكنند، و اين بهترين سند براى شيعه است تا ثابت كنند كه صديقه شهيده مظلوم از دنيا رفته و از افرادى كه بر وى ستم كردهاند، هرگز راضى نشده است.
روايات فراوانى در كتابهاى شيعه و سنى بر اين مطلب دلالت دارد كه به اختصار چند روايت را ذكر مىكنيم:
وَعَاشَتْ بَعْدَ النبي صلى الله عليه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها.
فاطمه زهرا سلام الله عليها، شش ماه پس از رسول خدا (ص) زنده بود، زمانى كه از دنيا رفت، شوهرش علي عليه السلام او را شبانه دفن كرد و ابوبكر را با خبر نساخت.
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
ابن قتيبه دينورى در تأويل مختلف الحديث مىنويسد:
وقد طالبت فاطمة رضي الله عنها أبا بكر رضي الله عنه بميراث أبيها رسول الله صلى الله عليه وسلم فلما لم يعطها إياه حلفت لا تكلمه أبدا وأوصت أن تدفن ليلا لئلا يحضرها فدفنت ليلا.
فاطمه از ابوبکر ميراث پدرش را خواست، ابوبکر نپذيرفت، قسم خورد که ديگر با او (ابو بکر) سخن نگويد و وصيت کرد که شبانه دفن شود تا او (ابوبکر) در دفن وى حاضر نشود.
الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، تأويل مختلف الحديث، ج 1، ص 300، تحقيق: محمد زهري النجار، ناشر: دار الجيل، بيروت، 1393هـ، 1972م.
عبد الرزاق صنعانى مىنويسد:
عن بن جريج وعمرو بن دينار أن حسن بن محمد أخبره أن فاطمة بنت النبي صلى الله عليه وسلم دفنت بالليل قال فرَّ بِهَا علي من أبي بكر أن يصلي عليها كان بينهما شيء.
فاطمه دختر پيامبر شبانه به خاك سپرده شد، تا ابوبكر بر وى نماز نخواند؛ چون بين آن دو اتفاقاتى افتاده بود.
و در ادامه نيز مىگويد:
عبد الرزاق عن بن عيينة عن عمرو بن دينار عن حسن بن محمد مثله الا أنه قال اوصته بذلك
از حسن بن محمد بن نيز همانند اين روايت نقل شده است؛ مگر اين كه در اين روايت قيد شده است كه خود فاطمه اين چنين وصيت كرده بود.
الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 3، ص 521، حديث شماره 6554 و حديث شماره: 6555، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.
و ابن بطال در شرح صحيح بخارى مىنويسد:
أجاز أكثر العلماء الدفن بالليل... ودفن علىُّ بن أبى طالب زوجته فاطمة ليلاً، فَرَّ بِهَا من أبى بكر أن يصلى عليها، كان بينهما شىء.
اكثر علما دفن جنازه را در شب اجازه دادهاند. علي بن ابوطالب، همسرش فاطمه را شبانه دفن كرد تا ابوبكر به او نماز نخواند؛ چون بين آن دو اتفاقاتى افتاده بود.
إبن بطال البكري القرطبي، أبو الحسن علي بن خلف بن عبد الملك (متوفاي449هـ)، شرح صحيح البخاري، ج 3، ص 325، تحقيق: أبو تميم ياسر بن إبراهيم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض، الطبعة: الثانية، 1423هـ - 2003م.
ابن أبيالحديد به نقل از جاحظ (متوفاى 255) مىنويسد:
وظهرت الشكية، واشتدت الموجدة، وقد بلغ ذلك من فاطمة ( عليها السلام ) أنها أوصت أن لا يصلي عليها أبوبكر.
شكايت و ناراحتى فاطمه (از دست غاصبين) به حدى رسيد كه وصيت كرد ابوبكر بر وى نماز نخواند.
إبن أبي الحديد المدائني المعتزلي، أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاي655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 157، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.
و در جاى ديگر مىنويسد:
وأما إخفاء القبر، وكتمان الموت، وعدم الصلاة، وكل ما ذكره المرتضى فيه، فهو الذي يظهر ويقوي عندي، لأن الروايات به أكثر وأصح من غيرها، وكذلك القول في موجدتها وغضبها.
مخفى كردن مرگ فاطمه (سلام الله عليها) و محل دفن او و نماز نخواندن ابوبكر و عمر و هر آن چه كه سيد مرتضى گفته است، مورد تأييد و قبول من است؛ زيرا روايات بر اثبات اين موارد صحيحتر و بيشتر است و همچنين ناراحتى و خشم فاطمه بر شيخين نزد من از اقوال ديگر اعتبار بيشترى دارد.
علي بن ابوحمزه از امام صادق عليه السلام پرسيد: چرا فاطمه را شب دفن كردند نه روز؟ فرمود: فاطمه سلام الله عليها وصيت كرده بود تا در شب وى را دفن كنند تا ابوبكر و عمر بر جنازه آن حضرت نماز نخوانند.
الصدوق، أبو جعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي381هـ)، علل الشرايع، ج1، ص185، تحقيق: تقديم: السيد محمد صادق بحر العلوم، ناشر: منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها - النجف الأشرف، 1385 - 1966 م .
مرحوم صاحب مدارك رضوان الله تعالى عليه مىگويد:
إنّ سبب خفاء قبرها ( عليها السلام ) ما رواه المخالف والمؤالف من أنها ( عليها السلام ) أوصت إلى أمير المؤمنين ( عليه السلام ) أن يدفنها ليلا لئلا يصلي عليها من آذاها ومنعها ميراثها من أبيها ( صلى الله عليه وآله وسلم ).
علت مخفى بودن محل دفن فاطمه سلام الله عليها آن گونه كه مخالف و موافق نقل كردهاند اين است كه آن حضرت به اميرمؤمنان عليه السلام سفارش كرد تا او را شبانه دفن كند تا آنان كه او را اذيت كرده و از ارث پدرش محروم كرده بودند بر وى نماز نخوانند.
الموسوي العاملي، السيد محمد بن علي (متوفاي1009هـ)، مدارك الأحكام في شرح شرائع الاسلام، ج 8، ص279، نشر و تحقيق مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة: الأولي، 1410هـ.
نتيجه:
با توجه به مدارك موجود و اعتراف بزرگان اهل سنت، دليل دفن شبانه آن حضرت وصيت آن حضرت بود كه نمىخواست افرادى كه بر او ستم كردهاند، بر جنازهاش نماز بخوانند و با اين كار خشم خود را از غاصبان خلافت جاودانه ساخت.
چرا در باب زيارت امام حسين عليه السلام آمده است که به جاي قبله رو به قبر نماز بخوان ؟
گروه امامت و خلافت
سؤال كننده : مشكات
پاسخ:
در ابتدا بايد عرض نمود که هيچ عالم شيعه اي در طول تاريخ فتوا نداده است که شخص در زيارت قبر امام حسين عليه السلام يا سائر ائمه در هنگام نماز طوري بايستد که رو به قبله نباشد ؛ بلکه همگي مي گويند طوري بايست که قبر امام بين تو و قبله باشد . يعني در سمت پشت سر يا کمر حضرت قرار گرفته رو به قبر نماز بخوان تا امام بين تو و کعبه باشد.
متاسفانه برادران اهل سنت چون نمي توانند با دليل ومدرک معتبر بر شيعه اشکال بگيرند سعي در تحريف روايات واقوال علماي شيعه کرده وآنها را به صورت گزينشي مطرح مي نمايند .
در باب مذکور که در کتاب شريف وسائل الشيعه آمده است خود معناي رو به قبر نماز خواندن را مطرح نموده است:
کاش مستشکل محترم خود عنوان باب را ملاحظه مي فرمودند :
69 - باب استحباب كثرة الصلاة عند قبر الحسين ( عليه السلام ) فرضا ونفلا عند رأسه وخلفه
وسائل الشيعة (آل البيت) - الحر العاملي - ج 14 - ص 517 - 521
باب مستحب بودن زياد نماز خواندن در کنار قبر امام حسين عليه السلام چه نماز واجب وچه نماز مستحبدر کنار سر حضرت ( نه رو به قبر حضرت ) يا در پشت حضرت
خود اين عنوان بيانگر طريقه ايستادن است . زيرا وقتي شما در کنار قبري رفته و در پشت سر وي به سمت قبر نماز بخوانيد خواه ناخواه رو به قبله خواهيد بود .
اما رواياتي که در اين باب آمده و به بحث ما مربوط مي گردد :
( 19730 ) 5 - وعن أبيه ، وجماعة مشايخه ، عن أحمد بن محمد بن عيسى ، عن محمد بن خالد ، عن جعفر بن ناجية ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : صل عند رأس قبر الحسين عليه السلام .
از امام صادق عليه السلام نقل شده است که فرمودند در کنار قسمت سر از قبر امام حسين عليه السلام نماز بخوان
اين روايت هيچ گونه اشاره اي به آن چه که ادعا مي کنند ندارد.
( 19731 ) 6 - وعنهم ، عن سعد ، عن موسى بن عمر وأيوب بن نوح ، عن ابن المغيرة عن أبي اليسع قال : سأل رجل أبا عبد الله وأنا أسمع قال : إذا أتيت قبر الحسين عليه السلام أجعله قبلة إذا صليت ؟ قال : تنح هكذا ناحية وعن علي بن الحسين ، عن علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن أبي نجران ، عن يزيد بن إسحاق ، عن الحسن بن عطية ، وذكر الحديث الأول .
شخصي از امام صادق عليه السلام سوال کرد و من مي شنيدم که پرسيد هنگامي که به زيارت قبر امام حسين عليه السلام رفتم آن را قبله خود قرار دهم؟ حضرت فرمودند به فلان قسمت برو ( وبعد به سمت قبر نماز بخوان)
اين روايت هم دلالت بر مدعا نمي کند زيرا شخص سوال مي کند که فقط رو به قبر بخوانم حضرت مي گويند اگر در فلان جا باشي آري يعني همان مطلبي که شيعه مي گويند.
( 19732 ) 7 - وعنه ، عن علي ، عن أبيه ، عن ابن فصال ، عن علي بن عقبة ، عن عبيد الله بن علي الحلبي ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : قلت : إنا نزور قبر الحسين عليه السلام فكيف نصلي عنده ؟ فقال : تقوم خلفه عند كتفيه ، ثم تصلي على النبي صلى الله عليه وآله وتصلي على الحسين عليه السلام
به حضرت عرض کردم که ما قبر امام حسين عليه السلام را زيارت مي کنيم پس چگونه در کنار آن نماز بخوانيم؟ فرمودند پشت سر امام در قسمت کتف ايستاده ( در حقيقت رو به قبله به صورتي که قبر بين تو وکعبه است) سپس به نيت رسول خدا صلي الله عليه وآله و امام حسين عليه السلام نماز مي خواني
( 19733 ) 8 - وعن محمد بن جعفر ، عن محمد بن الحسين ، عن أيوب بن نوح ، عن ابن المغيرة ، عن أبي اليسع ، عن أبي عبد الله عليه السلام أن رجلا سأله عن الصلاة إذا أتى قبر الحسين ( عليه السلام ) ؟ قال : اجعله قبلة إذا صليت ، وتنح هكذا ناحية.
شخصي از امام صادق عليه السلام در مورد نماز در کنار قبر امام حسين عليه السلام سوال کرد حضرت فرمودند قبر را به سمت قبله خود قرار ده و در فلان نقطه بايست
همان طور که ذکر شد در تمامي روايات مربوط به بحث طريقه نماز خواندن در کنار قبر امام حسين عليه السلام در هيچ کدام آنچه که ايشان ادعا مي کنند نيامده است .
البته ما براي تکميل شدن بحث مطلبي را که در بحار الانوار آمده و به بحث ما مربوط مي شود ذکر مي نماييم : در کتاب شريف بحار الانوار در اين بحث که آيا مي توان جلوتر از قبر ( در سمت قبله ) ايستاد و نماز خواند عبارتي از کتاب شريف دروس نقل شده است:
ولو استدبر القبلة وصلي جاز وان کان غير مستحسن إلا مع البعد
بحار الانوار ج97 ص 135
اگر پشت به قبله کند و نماز بخواند جايز است اگر چه نيکو نيست مگر اينکه دور باشد .
که در خود کتاب دروس آمده است که :
ولو استدبر القبر وصلي جاز
دروس ج2 ص 23
اگر پشت به قبر کند و نماز بخواند جايز است .
که اين اشتباه را حتي از خود عبارت بحار مي توان فهميد ؛ زيرا در آن آمده است که و اين نيکو نيست مگر اينکه دور باشد ؛ که اين قيد در پشت به قبله بودن معني ندارد .
در يكى از شبكههاى وهابى شنيديم كه كارشناس اين شبكه، مىگفت:
شيعيان معتقد هستند كه تربت امام حسين عليه السلام براى هر دردى شفا است. اگر واقعا چنين است، چرا شما به پزشك مراجعه مىكنيد؟ چرا آيت الله سيستانى براى مداواى بيمارى خود به كشورهاى اروپايى رفت؟ چرا بيمارستانها و درمانگاههاى خود را تعطيل نمىكنيد.
همان طور كه گفتيم، خداوند در برخى از چيزها در اين دنيا «شفا» قرار داده است كه در ادامه با سند و مدرك به آنها اشاره خواهيم كرد. يكى از چيزهايى كه طبق روايات اهل بيت عليهم السلام، خداوند شفا در آن قرار داده است، خاك مقدس و ملكوتى كربلاى معلا است كه خداوند به خاطر جانفشانىهاى سيد الشهداء عليه السلام و ياران وفادار آن حضرت، اين اثربخشى را به خاك كربلا عطا كرده است.
رواياتى كه از طريق اهل بيت عليهم السلام در اين باره وارد شده است مستفيض بلكه در حد تواتر است ؛ و براى اثبات آن ابتدا نظر بعضى از علماى بزرگ را درباره روايات اين باب متذكر مى شويم:
شيخ محمد حسن جواهرى:
وعلى كل حال (فلا يحل شئ منه) أي الطين (عدا) الطين من (تربة الحسين ( عليه السلام ) فإنه يجوز الاستشفاء) به بلا خلاف بل الاجماع بقسميه عليه، بل النصوص فيه مستفيضة أو متواترة.
و به هر حال خوردن هيچ خاكى حلال نيست ؛ جز خاك و تربت امام حسين عليه السلام كه جايز است خوردن آن به قصد شفا گرفتن و اختلافى در آن نيست، بلكه اجماع به هردو قسمش (لفظى و معنوي) بر جواز استشفاء از آن دلالت مىكند؛ بلكه روايات دال بر آن، مستفيض يا در حد تواتر است.
النجفي، الشيخ محمد حسن (متوفاى1266هـ)، جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام، ج36، ص358، تحقيق وتعليق وتصحيح: محمود القوچاني، ناشر: دار الكتب الاسلامية ـ تهران، الطبعة: السادسة، 1363ش.
شهيد اول، محمد بن جمال الدين مكي:
أجمع الأصحاب على الاستشفاء بالتربة الحسينية صلوات الله على مشرفها، وعلى أفضلية التسبيح بها وبذلك أخبار متواترة.
تمام علما اجماع كردهاند، بر جواز خوردن تربت امام حسين عليه السلام به منظور شفا گرفتن، و همچنين بر استحباب درست كردن تسبيح از آن، و رواياتى كه اين مطلب را ثابت مىكند نيز متواتر است.
العاملي الجزيني، محمد بن جمال الدين مكي، الشهيد الأول (متوفاي786 ه ـ)، كتاب الدروس ج2، ص25، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، طبق برنامه مكتبه اهل بيت عليهم السلام.
محقق سبزواري:
وى نيز در كفايه الفقه ادعاى اتفاق اصحاب كرده است:
ويستثنى من الطين المحرم التربة الحسينية ( عليه السلام ) للاستشفاء... والأخبار في جواز أكلها للاستشفاء كثيرة. وعليه اتفاق الأصحاب.
خوردن هر خاكى حرام است؛ اما از اين قاعده كلى، خوردن خاك كربلا به قصد شفا گرفتن، استثناء شده است. رواياتى كه اين مطلب را ثابت مىكند، بسيار زياد است و تمام بزرگان شيعه بر اين قضيه اتفاق دارند.
المحقق السبزواري، (متوفاى1090هـ)، كفاية الفقه المشتهر بكفاية الأحكام، ج2، ص612/611، الطبعة: الأولى، تحقيق: الشيخ مرتضى الواعظي الأراكي، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، 1423.
شيخ حرعاملي:
ايشان در كتاب فصول مهمه در باب11 (ان التربه الحسينيه شفاء من كل داء) نيز فرموده است.
اقول: و الاحاديث في ذلك كثيره جدا.
من مىگويم: احاديث وارده در اين زمينه بسيار زياد است.
الحر العاملي، الشيخ محمد بن الحسن (متوفاي1104ه)، الفصول المهمة في أصول الأئمة، ج3، ص34، تحقيق وإشراف: محمد بن محمد الحسين القائيني، ناشر: مؤسسة معارف إسلامي إمام رضا (ع)،چاپ: الأولى، سال چاپ: 1418 - 1376 ش.
آيت الله شيخ هادي نجفي:
الروايات بهذا المضمون أعني: تربته ( عليه السلام ) شفاء من كل داء وأمان من كل خوف كثيرة جدا بل متواترة اجمالا بل معنا.
روايات با اين مضمون؛ يعنى اين كه تربت امام حسين عليه السلام شفاى هر دردى و امان از هر خوفى است بسيار زياد است؛ بلكه تواتر اجمالى دارد و داراى تواتر معنوى است.
الشيخ هادي النجفي، معاصر، موسوعة أحاديث أهل البيت (ع)، ج2، ص152، الطبعة: الأولى، 1423 – 2002 م، ناشر: دار إحياء التراث العربي للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت – لبنان.
آية الله السيد محمد روحاني:
الاستشفاء بتربة الحسين - عليه السلام - وكيف كان فلا يحمل شئ من الطين ( عدا اليسير من تربة الحسين - عليه السلام - للاستشفاء ) فإنه يجوز بلا خلاف بل الاجماع بقسميه عليه والنصوص به مستفيضة أو متواترة.
شفاء خواستن به واسطه تربت امام حسين عليه السلام كه البته حمل بر مقدار كمى از خاك مىشود، به درستيكه جايز است، هيچ كسى در آن اختلاف ندارد؛ بلكه اجماع به هردو قسمش بر آن وجود دارد و روايات دال بر آن مستفيضه يا متواترهاند.
السيد محمد صادق الروحاني، معاصر، فقه الصادق (ع)، ج24 ص172،چاپ سوم،سال چاپ: 1414، ناشر: مؤسسة دار الكتاب – قم.
عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ عليه السلام عَنِ الطِّينِ فَقَالَ أَكْلُ الطِّينِ حَرَامٌ مِثْلُ الْمَيْتَةِ وَ الدَّمِ وَ لَحْمِ الْخِنْزِيرِ إِلَّا طِينَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ أَمْناً مِنْ كُلِّ خَوْفٍ.
سعد بن سعد روايت كرده است: از امام موسى بن جعفر عليه السلام سوال كردم از خوردن خاك؛ فرمودند خوردن آن حرام است و حرمتش مثل حرمت ميته و خون و گوشت خوك است ؛ مگر خاك قبر امام حسين عليه السلام ؛ به درستيكه در آن شفاى از هر دردى و امان از هر خوفى است.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات، ص478تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
روايت محمد بن اسماعيل بصري:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الْبَصْرِيِّ وَ لَقَبُهُ فَهْدٌ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: طِينُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ.
محمد بن اسماعيل بصرى ملقب به فهد از بعض رجالش از امام صادق عليه السلام روايت كرده است: خاك قبر امام حسين عليه السلام شفاى از هر دردى است.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات، ص461تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الكافي، ج4، ص: 588،ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
روايت محمد بن سليمان بصري:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الْبَصْرِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: فِي طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام الشِّفَاءُ مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ هُوَ الدَّوَاءُ الْأَكْبَرُ.
محمد بن سليمان بصرى از امام صادق عليه السلام روايت كرده است: در خاك قبر امام حسين عليه السلام شفاى از هردردى است و آن خاك دواى اكبر است.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات، ص462تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
روايت ابوالصباح كناني:
عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: طِينُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فِيهِ شِفَاءٌ وَ إِنْ أُخِذَ عَلَى رَأْسِ مِيلٍ.
ابوالصباح كنانى از امام صادق عليه السلام روايت كرده است:خاك قبر امام حسين عليه السلام در آن شفاست گرچه از فاصله يك مايلى از قبر برداشته شود.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات، ص462،تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
عبدالله بن سنان از امام صادق عليه السلام روايت كرده است: هنگاميكه كسى از شما خاك قبر امام حسين عليه السلام را مىخورد بايد بگويد بار خدايا من به حق ملكى كه از آن خورده است و فرستاده اى كه آنجا ساكن شده است و وصيى كه ضمانت كرده است از تو مسئلت دارم كه در آن شفاء قرار دهى از هر دردى....
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات ،ص469، تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
روايت ابويحيي واسطي:
عَنْ أَبِي يَحْيَى الْوَاسِطِيِّ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: الطِّينُ كُلُّهُ حَرَامٌ كَلَحْمِ الْخِنْزِيرِ وَ مَنْ أَكَلَهُ ثُمَّ مَاتَ مِنْهُ لَمْ أُصَلِّ عَلَيْهِ إِلَّا طِينَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ
يحيى واسطى از رجال خود از امام صادق عليه السلام روايت كرده است: تمامى خاكها حرام هستند همانند گوشت خوك و هر كسى كه از خاكي خورد و بر اثر آن مرد نماز ميت بر او نمىخوانم، مگر خاك قبر امام حسين عليه السلام، بدرستيكه در آن شفاى از هر دردى است.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات،ص478، تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
جابربن يزيد جعفي:
عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ عليه السلام يَقُولُ: طِينُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ أَمَانٌ مِنْ كُلِّ خَوْفٍ وَ هُوَ لِمَا أُخِذَ لَه.
جابربن يزيد جعفى از امام باقر عليه السلام روايت كرده است: خاك قبر امام حسين عليه السلام شفاى از هر دردى است و امان از هر ترسى است و به هر نيتى كه خورده شود برآورده شود.
الحر العاملي، الشيخ محمد بن الحسن، متوفاي: 1104،الفصول المهمة في أصول الأئمة، ج3، ص34، تحقيق: تحقيق وإشراف: محمد بن محمد الحسين القائيني، چاپ اول،سال چاپ: 1418 - 1376 ش، ناشر: مؤسسة معارف إسلامي إمام رضا (ع).
روايت ابوبكر حضرمي:
وَ رَوَى أَبُو بَكْرٍ الْحَضْرَمِيُّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ لَوْ أَنَّ مَرِيضاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ يَعْرِفُ حَقَّ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام وَ حُرْمَتَهُ أَخَذَ لَهُ مِنْ طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام مِثْلَ رَأْسِ الْأَنْمُلَةِ كَانَ لَهُ دَوَاءً وَ شِفَاء.
ابوبكر حضرمى از امام صادق عليه السلام روايت كرده است: اگر مريضى از مومنين كه حق و حرمت امام حسين عليه السلام را بشناسد به اندازه سر انگشتى از خاك قبرش بردارد براى او دواء و شفاست.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات، ص465، تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
روايت محمد بن زياد:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَمَّتِهِ قُلْتُ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُإِنَّ فِي طِينِالْحَائِرِ الَّذِي فِيهِ الْحُسَيْنُ عليه السلام شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ أَمَاناً مِنْ كُلِّ خَوْفٍ.
محمد بن زياد از عمهاش از امام صادق عليه السلام روايت كرده است در خاك حائري كه امام حسين عليه السلام در آن مدفون است شفاى از هر دردى است و امان از هر ترسى است.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات،، ص467، تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
ابىيسع روايت كرده است: مردى از امام صادق عليه السلام سوال كرد آيا از خاك قبر امام حسين عليه السلام برگيرم و در نزد خود نگاه دارم و از بركت آن استفاده كنم، فرمودند اشكالى در اين كار نيست.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات، ص466، تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
عبد الله برقى از بعضى از اصحاب روايت كرده است: زنى بافتهاى (ريسمان يا پشم ريسيده شدهاي) را به من داد تا به حاجبين كعبه بدهم كه پرده كعبه را با آن بدوزند، اما من ناپسند دانستم كه آن ريسمان را به حاجبين كعبه دهم چون آنان را مىشناختم [به اخلاق ونحوه برخوردشان با اين قضيه آگاهى داشتم]، وقتى به مدينه رسيديم خدمت امام باقر عليه السلام مشرف شديم، به ايشان عرض كردم فدايت شوم زنى به من ريسمانى داد تا به مكه ببرم تا پوشش كعبه را با آن بدوزند اما من نپسنديدم كه به حاجبين كعبه بدهم.[اكنون كه من از كعبه دورم و نميتوانم به خواسته اش عمل كنم با آن چه كنم] امام عليه السلام فرمودند: با آن عسل و زعفران بخر و از خاك قبر امام حسين عليه السلام را با آب باران مخلوط كن و آن عسل و زعفران را درآن بريز و بين شيعيان تقسيم كن تا با آن مريضيهايشان را درمان كنند.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات، ص461، تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ.
ابن ابى يعفور روايت كرده است: به امام صادق عليه السلام عرض كردم انسانى از خاك قبر امام حسين عليه السلام برمىگيرد و از آن نفع مىبرد و ديگرى از آن برمىگيرد و نفعى از آن نمىبرد، فرمودند: نه به خدايى كه جزاو خدايى نيست قسم، كسى از آن خاك برنمىگيرد در حاليكه اينگونه مىانديشد كه خداوند به واسطه آن به او نفع مىبخشد مگر اينكه به حال او نفع داشته باشد.
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الكافي، ج4، ص: 587،ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات، ص461، تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
روايٍت عمر بن واقد:
عَنْ عُمَرَ بْنِ وَاقِدٍ قَال لي موسي بن جعفر عليه السلام:.....
عمر بن واقد روايت كرده است:امام موسى بن جعفر عليه السلام به من فرمودند: از خاك قبر من چيزى بر نداريد تا از آن تبرك بجوئيد، بدرستيكه هر خاكى به جز خاك جدم امام حسين عليه السلام بر ما حرام است و خداوند متعال در آن شفاء براى شيعيان ما قرار داده است.
القمي، ابي جعفر الصدوق، محمد بن علي بن الحسين بن بابويه (متوفاي381هـ)، عيون أخبار الرضا (ع)، ج2، ص96، تحقيق: تصحيح وتعليق وتقديم: الشيخ حسين الأعلمي، ناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت – لبنان، سال چاپ: 1404 - 1984 م
محمد بن مسلم روايت كرده است از امام باقر و امام صادق عليهما السلام شنيدم كه مىفرمودند: خداوند متعال در عوض شهادتش امامت را در ذريهاش و شفاء را در تربتش و اجابت دعا را در نزد قبرش قرار داده و ايامى كه زائر به زيارت او مىآيد و بر مىگردد از عمرش به حساب نمىآيد.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاى460هـ)، الأمالي،ص318، تحقيق: قسم الدراسات الاسلامية - مؤسسة البعثة، ناشر: دار الثقافة ـ قم، الطبعة: الأولى، 1414هـ
حارث بن مغيره نصرى روايت كرده است: خدمت امام صادق عليه السلام عرض كردم من مردى هستم كه زياد مريض مىشوم، و هيچ دوايى نيست كه استفاده نكرده باشم اما هيچكدام به حالم فايدهاى نداشته است، ايشان به من فرمودند: آيا خاك قبر حسين بن على عليهماالسلام را استفاده كردهاى، بدرستيكه در آن شفاى از هر دردى و امان از هر خوفى است.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاى460هـ)، الأمالي،ص318 تحقيق: قسم الدراسات الاسلامية - مؤسسة البعثة، ناشر: دار الثقافة ـ قم، الطبعة: الأولى، 1414هـ
زيد ابى اسامه روايت كرده است به همراه جماعتى از بزرگان در محضر آقايمان امام صادق عليه السلام بوديم، امام صادق عليه السلام به ما رو كرده و فرمودند خداوند متعال تربت جدم حسين عليه السلام را شفاى از هر دردى و امان از هر خوفى قرار داده است.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاى460هـ)، الأمالي،ص318، تحقيق: قسم الدراسات الاسلامية - مؤسسة البعثة، ناشر: دار الثقافة ـ قم، الطبعة: الأولى، 1414هـ
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاى460هـ)، الأمالي،ص319، تحقيق: قسم الدراسات الاسلامية - مؤسسة البعثة، ناشر: دار الثقافة ـ قم، الطبعة: الأولى، 1414هـ
ابوحمزه ثمالى روايت كرده است: من در مكه بودم ... خدمت امام صادق عليه السلام عرضه داشتم فدايتان شوم من ديدهام ياران ما (شيعيان ) از خاك امام حسين عليه السلام بر مىگيرند تا بوسيله آن شفا يابند آيا شما نيز قائل هستيد كه آن خاك شفا دهنده است فرمودند به فاصله چهار ميل از قبر مطهر از خاك آن براى طلب شفا مىتوان استفاده كرد.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات، ص470/471تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ.
يونس بن ربيع روايت كرده است: امام صادق عليه السلام فرمودند در كنار سر مبارك امام حسين عليه السلام خاك قرمزى است كه درآن شفاى از هر دردى به جز مرگ است.
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الكافي،ج4 ص588، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.ج9 ؛ ص346.
يونس بن رفيع:
عَنْ يُونُسَ بْنِ رَفِيعٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: إِنَّ عِنْدَ رَأْسِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلام لَتُرْبَةً حَمْرَاءَ فِيهَا شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ إِلَّا السَّامَ.
يونس بن رفيع روايت كرده است: در نزد سر مبارك حسين بن على عليهما السلام خاك قرمزى است كه در آن شفاى از هر دردى است مگر مرگ.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات،ص468، تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
ابى جعفر موصلى روايت كرده است كه امام باقر عليه السلام فرمودند: هنگاميكه خاك قبر امام حسين عليه السلام را برداشتى پس بگو: خداوندا بحق اين تربت مبارك و به حق ملائكه موكل به اين تربت و ملكى كه سخت اندوهگينش كرده و به حق وصيى كه در آن است بر محمد و آل محمد درود فرست و اين خاك را شفا قرارده از هر دردى و امان قرار ده از هر خوفى و ترسى، اگر چنين كنى حتما شفاى از هر دردى است و امان دهنده از هرخوف و ترسى.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات،ص469، تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
روايت سماعه بن مهران:
رَوَى سَمَاعَةُ بْنُ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: كُلُّ طِينٍ حَرَامٌ عَلَى بَنِي آدَمَ مَا خَلَا طِينَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام مَنْ أَكَلَهُ مِنْ وَجَعٍ شَفَاهُ اللَّهُ تَعَالَى.
سماعه بن مهران روايت كرده است: امام صادق عليه السلام فرمودند: خوردن هر خاكى بر بنى آدم حرام است به جز خاك قبر امام حسين عليه السلام، هر دردمندى آن تربت را بخورد خداى تعالى او را شفا مىبخشد.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات، تحقيق: الشيخ، ص479، جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ.
روايت ابراهيم بن محمد ثقفي:
رَوَى إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدٍ الثَّقَفِيُ[عن ابيه عن الصادق جعفر بن محمد] أَنَّ فَاطِمَةَ عليها السلام بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، صكَانَتْ مِسْبَحَتُهَا مِنْ خَيْطِ صُوفٍ مُفَتَّلٍ مَعْقُودٍ عَلَيْهِ عَدَدَ التَّكْبِيرَاتِ فَكَانَتْ عليه السلام تُدِيرُهَا بِيَدِهَا تُكَبِّرُ وَ تُسَبِّحُ إِلَى أَنْ قُتِلَ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ فَاسْتَعْمَلَتْ تُرْبَتَهُ وَ عَمِلَتِ الْمَسَابِيحَ فَاسْتَعْمَلَهَا النَّاسُ فَلَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ عليه السلام عُدِلَ بِالْأَمْرِ إِلَيْهِ فَاسْتَعْمَلُوا تُرْبَتَهُ لِمَا فِيهَا مِنَ الْفَضْلِ وَ الْمَزِيَّة.
ابراهيم بن محمد ثقفى از پدرش از امام صادق عليه السلام روايت كرده است: تسبيح فاطمه دختر رسول خدا صلى الله عليهما و آله تسبيحش از از نخ پشمى پيچيده شدهاى كه به عدد تكبيرها بر روى آن گره خورده بود و كه حضرتشان بادستان مباركشان دور مىدادندو تكبيرو تسبيح مىگفتند تا زمانيكه حمزه بن عبد المطلب سيد الشهداء به شهادت رسيدند بعد از آن از تربت او تسبيح درست كردند و مردم نيز به سيره او عمل كردند. آنگاه كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيدند، امر به تربت امام حسين عليه السلام به جاى تربت حمزه سيد الشهداء شد،بعد از آن از تربت امام حسين عليه السلام تسبيح درست كردند؛ به سبب فضيلت ومزيتى كه در تربت امام حسين عليه السلام است.
الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبد الله العكبري البغدادي (متوفاى413 هـ)، كتاب المزار مناسك المزار ،ص 150، تحقيق آية الله السيد محمد باقر الأبطحي، ناشر: دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع ـ بيروت، الطبعة: الثانية، 1414هـ ـ 1993م.
طبرسى، حسن بن فضل،متوفاي 548، مكارم الأخلاق،ص281،نشر شريف رضى - قم، چاپ:ششم،1392ق /1970 م.
حنان بن سدير از پدرش روايت كرده است: امام صادق عليه السلام فرمودند: هر كس خاك قبر امام حسين عليه السلام را بدون نيت شفاء بخورد مثل اين است كه از گوشت بدن ما خورده باشد، پس هر گاه يكى از شما براى شفاء به آن احتياج پيدا كرد بايد بگويد: به نام خدا و با استعانت از خدا، بار خدايا اى پروردگار اين تربت مباركه طاهره، و پروردگار نورى كه بر اين خاك نازل شده است و پروردگار جسدى كه در اين خاك ساكن شده است و پروردگار ملائكه موكل به اين خاك، آن را براى من شفاي از دردم قرار بده، سپس جرعهاى آب بنوشد و بگويد: خداوندا آن را رزق واسع و علم نافع و شفاى از هر دردى و مرضى قرار بده، پس بدرستيكه خداوند متعال دفع مىكند از تو به واسطه اين تربت هر آنچه كه از درد و ناراحتى و اندوه و غم دارى، انشاء الله تعالى.
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاى1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة،ج4 ص265، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة: الثانية، 1414هـ.
روايت محمد بن مارد عن عمته:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَارِدٍ عَنْ عَمَّتِهِ قَالَتْ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ إِنَّ فِي طِينِ الْحَائِرِ الَّذِي فِيهِ الْحُسَيْنُ عليه السلام شِفَاءً مِنْكُلِّ دَاءٍ وَ أَمَاناً مِنْ كُلِّ خَوْفٍ.
محمد بن مارد از عمهاش روايت كرده است: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمودند: در خاك حائر حسينى عليه السلام شفاى از هر درد و امان از هر خوفى است.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات،ص467، تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
تا اين جا ثابت شد كه يكى از ويژگىهاى امام حسين عليه السلام اين است كه تربت مباركش شفابخش است و تربت ديگرى را جز تربت آن حضرت شفاء دهنده نيست؛ البته از ديدگاه شيعه اين تربت مباركه به خودى خود شفاء نمىدهد؛ بلكه منحصرا به اذن پرودگار شفاء مىدهد؛ يعنى اين خداوند است كه در خاك كربلا شفا قرار داده است؛ همانطور كه در آداب خوردن تربت مباركه نيز به آن تصريح شده است كه با گفتن «بسم الله» و بردن نام خداوندو با استعانت از خدا، خورده شود:
از محمد بن اسماعيل البصرى از بعض رجالش از امام صادق (ع) روايت شده است كه خاك قبر امام حسين(ع) شفاى از هر دردى است، در هنگام خوردن بگو: به نام خدا و با استعانت از خدا، خداوندا آن را رزق واسع و علم نافع قرار بده و شفاى از هر دردى قرار بده، بدرستيكه فقط تو بر هر كارى توانا هستى.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى367هـ)، كامل الزيارات، ص461تحقيق: الشيخ جواد القيومي، لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى1417هـ
روايات شيعه و سنى نيز گوياى اين است كه شفاء، تنها به دست خداوند است و او است شفاء را در آنچه بخواهد قرار دهد.
حسين خراسانى از دردى كه در من بود به محضر امام صادق عليه السلام عرض حال كردم فرمودند پس از نماز دستانت را در موضع سجودت قرار بده سپس بگو: بِسْمِ اللَّهِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ، ص مرا شفاء بده اى شفاء دهنده، شفايى نيست جز شفاى تو ، آنچنان شفايى كه ترك نمىكند هيچ بيمارى را، شفاى از هردرد و بيمارى.
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الكافي،ج2، ص567، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
همچنين شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعه مىنويسد:
عن محمد بن مسلم، عن أبي جعفر عليه السلام قال:... إنما الشفاء بيد الله.
محمد بن مسلم روايت كرده است: امام باقر عليه السلام فرمودند: شفاء فقط به دست خداست.
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاى1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج17، ص182، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة: الثانية، 1414هـ..
از عايشه روايت شده است: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله بعضى از اهل خود را براى تعويذ با دست راست خود مسح مىكرد و مىفرمود: "خداوندا، اى پرودگار مردم، درد را از او ببر و شفايش ده و تو شفا دهندهاى و شفايى جز شفاى تو نيست، شفايى كه ترك نمىكند هيچ بيمارى را».
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج5، ص2168، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
در نتيجه از ديدگاه شيعه و سنى، «شفا» دادن تنها در اختيار خداوند است و البته قادر است كه «شفا» را در هرچه كه بخواهد قرار دهد.
البته اين بدان معنى نيست كه خداوند نيازى به واسطه داشته باشد؛ بلكه سنت خداوند اينچنين بوده است كه به واسطههايى به بندگانش يارى مىرساند؛ همانطورى كه خداوند پيام خود را به وسيله فرشتگان و پيامبران به بندگانش مىرساند؛ بىآن كه نيازمند فرشته يا پيامبرى باشد.
طبق آيات قرآن و روايات، خداوند قادر و حكيم، شفاء را در بعضى از آِيات و اذكار و همچنين اشياء اعم از اطعمه و اشربه قرار داده است.
موارد بسيارى را مىتوان يافت كه در قرآن و روايات شيعه يا سنى تصريح شده است كه خداوند به وسيله آنچيزها شفا مىدهد كه ما به چند مورد به صورت خلاصه اشاره خواهيم كرد:
و اگر [اين كتاب را ] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم، قطعاً مى گفتند: «چرا آيه هاى آن روشن بيان نشده؟ كتابى غير عربى و ] مخاطب آن ]عرب زبان؟» بگو:«اين ] كتاب ]براى كسانى كه ايمان آورده اند رهنمود و درمانى است، و كسانى كه ايمان نمى آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است، و ] گويى ]آنان را از جايى دور ندا مى دهند! (فصّلت:44 )
سپس از همه ميوه ها بخور، و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه، بپوى. ] آنگاه ] از درون [شكم] آن، شهدى كه به رنگهاى گوناگون است بيرون مىآيد. در آن، براى مردم درمانى است. راستى در اين ] زندگى زنبوران ] براى مردمى كه تفكر مى كنند نشانه ] قدرت الهى ] است.
از جابر بن عبدالله انصارى نقل شده است: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود اى جابر! آيا تو را خبر ندهم به بهترين سورهاى كه در قرآن نازل شده، عرض كردم بلى يا رسول الله صلي الله عليه و آله ، فرمودند: «فاتحه الكتاب» بزرگ است و من آن را بزرگ مىشمارم فرمود: در آن شفاى از هر دردى است.
البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسي ابوبكر (متوفاى458هـ)شعب الإيمان، تحقيق: محمد السعيد بسيوني زغلول، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1410هـ.، ص797.
محمد بن اسماعيل بخارى در صحيح خود مىنويسد كه خاك مدينه و آب دهان برخى از افراد شفا است:
عن عَائِشَةَ قالت كان النبي صلى الله عليه وسلم يقول في الرُّقْيَةِ تُرْبَةُ أَرْضِنَا وَرِيقَةُ بَعْضِنَا يُشْفَى سَقِيمُنَا بِإِذْنِ رَبِّنَا.
عايشه از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كرده است كه با رقيه كردن با خاك زمين ما و آب دهان بعضى از ما شفا مىيابد مريض ما به اذن پروردگار ما.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج5، ص2168، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
اباهريره از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كرده است: هرگاه پشه در نوشيدنى شما افتاد، آن را در نوشيدنى خود غرق كنيد ، بعد از آن خارج كنيد، پس به درستيكه در يك بال آن مرض و در يك بال آن شفاست.[شايد بالي كه در آن مرض است در نوشيدني شما فرو رفته باشد]
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج5ص 2180 تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
عن سَعِيدِ بن زَيْدٍ رضي الله عنه قال قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم الْكَمْأَةُ من الْمَنِّ وَمَاؤُهَا شِفَاءٌ لِلْعَيْنِ .
سعيد بن زيد روايت كرده است رسول خدا صلي الله عليه و آلهفرمود : كماه[كه همان قارچ است] از « منّ » است [من طعامهايى كه خداوند براى بنى اسرائيل نازل كرد] و آب قارچ شفاى چشم است.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري،ج4، ص1700/ ج5ص 2159 تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
عن خَالِدِ بن سَعْدٍ قال خَرَجْنَا وَمَعَنَا غَالِبُ بن أَبْجَرَ فَمَرِضَ في الطَّرِيقِ فَقَدِمْنَا الْمَدِينَةَ وهو مَرِيضٌ فَعَادَهُ بن أبي عَتِيقٍ فقال لنا عَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْحُبَيْبَةِ السَّوْدَاءِ فَخُذُوا منها خَمْسًا أو سَبْعًا فَاسْحَقُوهَا ثُمَّ اقْطُرُوهَا في أَنْفِهِ بِقَطَرَاتِ زَيْتٍ في هذا الْجَانِبِ وفي هذا الْجَانِبِ فإن عَائِشَةَ حَدَّثَتْنِي أنها سَمِعَتْ النبي صلى الله عليه وسلم يقول إِنَّ هذه الْحَبَّةَ السَّوْدَاءَ شِفَاءٌ من كل دَاءٍ إلا من السَّامِ قلت وما السَّامُ قال الْمَوْتُ.
خالد بن سعد مىگويد به همراه غالب بن ابجر به مسافرت رفته بوديم كه در بين راه مريض شد وقتى هم كه به مدينه رسيديم همچنان مريض بود، ابو عتيق به عيادتش آمد به ما گفت بر شما باد سياه دانه پنج يا هفت دانه از آن را كوبيده و بهمراه روغن زيتون در هر دوسوراخ بينى او بريزيد به درستيكه عايشه از رسول خدا صلي الله عليه و آله براى من روايت كرد: «سياه دانه شفاى تمامى درد هاست مگر از سام، سوال كردم سام چيست؟ فرمودند: مرگ».
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج5، ص2154،تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
أَنَّ جَابِرَ بن عبد اللَّهِ رضي الله عنهما دعا الْمُقَنَّعَ ثُمَّ قال لَا أَبْرَحُ حتى تَحْتَجِمَ فَإِنِّي سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يقول إِنَّ فيه شِفَاءً
جابر بن عبد الله انصارى مقنع را فراخواند، سپس گفت مفارقت نمىكنم ؛ مگر اينكه حجامت كنم، من از رسول خدا صلى الله عليه وآله و سلم شنيدم كه فرمودند در حجامت شفاست.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري،، ج5ص 2156،،تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
ام قيس دختر محصن روايت كرده است : رسول خدا صلي الله عليه و آلهفرمود: برشما باد عود هندي؛ زيرا در آن هفت شفاى از هفت درد است كه از آن جمله است مريضى ذات الجنب (التهاب و تحريك پرده ذات الجنب).
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج5، ص2155/2160،تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم،ج 4ص 1734، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
از عايشه روايت شده است زنى به همراه فرزندش بر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم وارد شدند و از سوراخهاى بينى او خون جارى بود، رسول خدا صلي الله عليه و آله به او فرمودند:
با چه چيزى اولاد خود را بخور مىدهيد (درمان مى كنيد)؟ چرا قسط بحرى تهيه نمىكنى و در بينىاش نمىگذارى، بدرستيكه در آن شفاء از هفت درد است كه يكى از آن ذات الجنب است.
الهيثمي، ابوالحسن نور الدين علي بن أبي بكر (متوفاى 807 هـ)، كشف الإستار عن زوائد البزار على الكتب الستة، ص881، تحقيق: حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: مؤسسة الرسالة ـ بيروت، الطبعة: الأولي، 1399هـ ـ 1979م.
از عايشه نقل شده است: من از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم فرمودند تلبينه دل مريض را قرص و محكم مىكند و اندوه را از بين مىبرد.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج5، ص2067 تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
التلبينة حساء يتخذ من دقيق أو نخالة ويجعل فيه عسل وإنما سميت تلبينة تشبيهاً باللبن لبياضها ورقتها
ثعالبي گفته است: تلبينه غذاى پخته شدهاى است كه از آرد يا نخاله آن وروغن درست شده است كه در آن عسل ريخته شده باشد، و وجه تسميه آن شباهتش به شير است به سبب سفيدى و رقيق بودن آن.
عبد الملك بن محمد بن إسماعيل أبو منصور الثعالبي (متوفاى429، فقه اللغة، ج1، ص58.
از اسحاق بن ابى طلحه روايت شده كه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: در تلبينه شفاى از هر درد است.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية، ج11، ص38، تحقيق: د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري، ناشر: دار العاصمة/ دار الغيث، الطبعة: الأولى، السعودية - 1419هـ.
ابوهريره از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كرده است: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: اى ابا هريره! آيا شكمت درد مى كند؟ عرض كردم: بلى. فرمودند: بلند شو نماز بخوان به راستى در نماز شفاست.
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل،ج2 ص390 ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
از بهز بن حكيم از پدرش و پدرش از جدش از رسول خدا(ص) روايت كرده: آن حضرت فرمودند: ذكر لاحول و لا قوة الا بالله را زياد بگوييد ؛ زيرا اين ذكر گنجى از گنجهاى بهشتى است و در آن شفاى نود ونه درد است كه اولين آنها اندوه است.
ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الأوسط، ج1 ص289 ،تحقيق: طارق بن عوض الله بن محمد،عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني، ناشر: دار الحرمين - القاهرة – 1415هـ.
اسماعيل بن محمد بن ثابت بن قيس بن شماس از پدرش از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كرده است: گرد وغبار شهر مدينه شفاى از جذام است.
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى911هـ)، الفتح الكبير في ضم الزيادة إلى الجامع الصغير، ج2 ص242، دار الفكر - بيروت / لبنان - 1423هـ - 2003م، الطبعة: الأولى، تحقيق: يوسف النبهاني.
أبو البقاء محمد بن أحمد بن محمد ابن الضياء المكي الحنفي الوفاة: 854هـ، تاريخ مكه المكرمه و مسجد الحرام تاريخ مكة المشرفة والمسجد الحرام والمدينة الشريفة والقبر الشريف، ج1، ص234، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1424هـ - 2004م، الطبعة: الثانية، تحقيق: علاء إبراهيم، أيمن نصر
عايشه از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كرده است كه: به درستيكه در خرماى عجوة منطقه عاليه شفاست....
النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج3 ص1619 تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.
النسائي، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعيب بن علي (متوفاى303 هـ)، السنن الكبرى، ج4ص 369، تحقيق: د.عبد الغفار سليمان البنداري، سيد كسروي حسن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1411 - 1991.
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج6 ص105 ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
انس بن مالك از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت مىكند كه شفاى سياتيك، ذوب شدهى دنبه گوسفند اعرابى است، كه سه قسمت شود و در هر روز يك سوم آن ناشتا نوشيده شود.
الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج4، ص229 تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990.
ابن عباس از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل كرده: در بول و شير شتر شفاى ذربه شكم («ذرب» به تحريك راء دردى است كه عارض بر معده مىشود و غذا هضم نمىشود و در آن فاسد مىشود و «ذرب» به سكون راء دردى است كه عارض بر كبد مىشود.مجمع البحرين / ج2 /ص 58 ) است.
الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج12 ص238تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.
از عايشه نقل شده است كه زنانى از اهل بصره بر او وارد شدند آنها را امر كرد كه با آب استنجاء كنند. سپس به آنان توصيه كرد كه به شوهرانشان هم امر به استنجاء به آب كنند، استنجاء به آب از سنت نبوى بوده است و استنجاء با آب شفاى از بواسير است.
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج6ص93، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
از اسماء بنت عميس نقل شده است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله به من فرمود:... اگر چيزى شفاى از مرگ باشد آن چيز گياه «سنا» است، يا سنا شفاى از مرگ است.
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج6 ص369 ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.
الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين،ج4، ص448، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990.
طارق بن شهاب از عبد الله از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كرده است: خداوند هيچ دردى را خلق نكرده؛ مگر اينكه دوايش را آفريده است و در شير گاو شفاى براى تمامى دردهاست.
الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، 4، ص218، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990،
النسائي، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعيب بن علي (متوفاى303 هـ)، السنن الكبرى، ج4، ص371، تحقيق: د.عبد الغفار سليمان البنداري، سيد كسروي حسن، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1411 - 1991.
ابوهريره از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كرده است كه بر شماست كه هليله سياه بخوريد ؛ چون هليله سياه يك درخت بهشتى است و طعم تلخى دارد و شفاى براى تمامى دردهاست.
الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج4، ص448، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990.
على عليه السلام (ع) از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت فرمود: هنگام غذا خوردن با نمك شروع كن و با نمك پايان بده، به درستيكه نمك شفاى هفتاد درد است، از آن جمله است جنون و جذام و پيسى و ورم لثه و ورم حلق و و ورم شكم است.
العسقلاني، ابن حجر ،متوفاي 852 المطالب العاليه بزوائد المسانيد الثمانيه،ج 10، ص705، دار النشر العاصمه - الغيث المملكه العربيه السعوديه محقق عبد الله بن عبد المحسن بن احمد التوجيري الطبعه الاولي، عام 1998 م – 1419 هـ.
ابراهيم بن محمد اسلمى از ثور روايت كرده است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله از كنار بوته رجلهاى (پرپين يا خرفه ) عبور كردند و بوسيله آن كوبيدگى كه در پاى مباركشان بود درمان كردند سپس به آن خطاب كردند رشد كن هرجا كه بخواهى زيرا تو شفا دهنده هفتاد درد هستى كه كمترينش سردرد است.
الحارث بن أبي أسامة / الحافظ نور الدين الهيثمي الوفاة: 282بغية الباحث عن زوائد مسند الحارث، ج2، ص579، دار النشر: مركز خدمة السنة والسيرة النبوية - المدينة المنورة - 1413 - 1992، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. حسين أحمد صالح الباكري
از ابن عباس مىگويد ما بر خوان وليمه مردى از انصار بوديم كه غذايى آورد كه در آن بادمحان بود، مردى از قوم گفت يا رسول الله (ص) بادمجان تلخى ها را زياد دارد و زبان را خشك مىكند، پس حضرت بادمجان كوچكى را دريك لقمه خوردند آن مرد باز هم همان حرفها را تكرار كرد، رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: بادمجان شفاى از هر دردى است و مرضى در آن نيست.
عبد الرحمن بن محمد بن احمد بن فضاله النيسابوري، متوفاي 420، فوائد ابي علي بن فضاله،، ص4.
از ابن عباس نقل شده است: «رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: پنير مرض است؛ اما هنگاميكه با گردو خورده شود شفاست. »
الرافعي القزويني، عبد الكريم بن محمد (متوفاى 623 هـ)، التدوين في أخبار قزوين، ج1،، ص457، تحقيق: عزيز الله العطاري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1987م.
عبد الله بن شبر و جماعتى از اصحاب پيامبر (ص) از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل كردهاند: خوردن اضافه آب وضوى مومن شفاى از هفتاد درد است كه كوچكترين آنها اندوه است.
ابن الجوزي، عبد الرحمن بن علي بن الجوزي (متوفاي 597 هـ)، العلل المتناهية في الأحاديث الواهية، ج1، ص352، تحقيق: خليل الميس، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، الطبعة: الأولى 1403.
ابن عباس از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كرده است آب زمزم براى هر آنچه نوشيده شود (برآورده مى شود ) اگر نوشيدى كه شفا پيدا كنى خدا تو را شفاء مىدهد، اگر به نيت استعاذه بنوشى خداوند تورا پناه مىدهد، و اگر براى رفع تشنگى نوشيدى تشنگىات را رفع مىكند.
الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج1، ص646 تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990،
ابن كثير دمشقى، در شرح حال استادش ابن تيميه حرانى مىنويسد كه در تشييع جنازه ابن تيميه، مردم كارهاى خارق العادهاى كردند؛ از جمله اين كه تعدادى از مردم آب باقى مانده از غسل ابن تيميه را نوش جان كردند:
وحضَرها نساءٌ كثيرات بحيثُ حُزِرْنَ بخَمْسَةَ عَشَرَ ألفا (امرأة غير اللاتي كن على الاسطحة وغيرهن الجميع يترحمن ويبكين عليه فيما قيل) وأما الرجال فحُزِرُوا بستين ألفا وأكثر إلى مائتي ألفٍ وشَرِبَ جماعةٌ الماءَ الذي فَضَلَ من غَسْلِه واقْتَسَمَ جماعةٌ بَقِيَّةِ السِّدرِ الذي غُسِّلَ به وقيل: إن الطاقِيّةِ التي كانت على رأسه دُفِعَ فيها خَمْسُمائةِ درهمٍ وقيل: أن الخَيْطِ الذي كان فيه الزَّئْبَقُ الذي كان في عُنُقِه بسبب القَمْلِ مائة وخمسونَ درهماً....
در تشييع جنازه ابن تيميه زنان زيادى شركت كرده بودند؛ به طورى كه پانزده هزار نفر تخمين زده مىشدند؛ غير از آنها كه از بالاى بامها نگاه مىكردند، همه آنها براى ابن تيميه گريه مىكردند و براى او طلب رحمت مىكردند. اما مردها شصت تا دويست هزار نفر تخمين زده مىشدند. گروهى از تشييع كنندگان، باقى مانده آب غسل ابن تيميه را نوش جان كردند، گروه ديگرى باقى مانده سدر او را بين خود تقسيم كردند. گفته شده كه گلاهى را كه او بر سر داشت به پانصد درهم خريدند و همچنين گفته شده كه ريسمانى را كه به جيوه آغشته كردند و براى دفع شپشهاى او روى جنازه انداخته بودند، شخصى به صد و پنجاه درهم خريد....
ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاى774هـ)، البداية والنهاية، ج14، ص136، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت.
وقتى پيروان ابن تيميه، آب غسل او را به منظور استشفا مىخوردند، چرا به خاك كربلا و... اشكال مىگيرند؟
ابن ناصر الدين دمشقى يكى از فضائل ابن تيميه را شفا دادن خاك قبر او شمرده است. وى در كتاب الرد الوافر مىنويسد:
قال علي بن عبد الكريم ابن الشيخ سراج الدين البغدادي الاصل البطايحي المزي أخبرني بشيء غريب قال: كنت شابا وكانت لي بنت حصل لها رمد وكان لنا اعتقاد في ابن تيمية وكان صاحب والدي ويأتي الينا ويزور والدي فقلت في نفسي لآخذن من تراب قبر ابن تيمية فلأكحلها به فانه طال رمدها ولم يفد فيها الكحل فجئت الى القبر فوجدت بغداديا قد جمع من التراب صررا فقلت ما تصنع بهذا؟قال أخذته لوجع الرمد أكحل به أولادا لي فقلت: وهل ينفع ذلك؟ فقال: نعم! وذكر أنه جربه فازددت يقينا فيما كنت قصدته فأخذت منه فكحلتها وهي نائمة فبرأت قال وحكيت ذلك لابن قاضي الجبل يعني الامام شرف الدين أبا العباس أحمد ابن الحسن بن عبد الله بن شيخ الاسلام أبي عمر المقدسي قال وكان يأتي الينا فأعجبه ذلك وكان يسألني ذلك بحضرة الناس فأحكيه ويعجبه ذلك.
على بن عبد الكريم داستان عجيبى را براى من نقل كرد و گفت:
من جوان بودم و دخترى داشتم كه چشم درد داشت، ما به ابن تيميه اعتقاد داشتيم، او رفيق پدرم بود و پيش ما مىآمد و با پدرم ديدار مىكرد. با خودم گفتم كه از خاك قبر ابن تيميه بردارم و آن را در چشم دخترم همانند سرمه بمالم؛ چون چشم درد او طولانى شده بود و هيچ سرمهاى نيز فايده نداشت. پس سر قبر ابن تيميه رفتم، ديدم مردى بغدادى خاكهاى قبر ابن تيميه را در كيسههاى جمع مىكند، گفتم: با اينها چه مىكني؟ گفت: من آنها را براى درد چشم بر مىدارم تا آنها به چشم فرزندان خود همانند سرمه بمالم. گفتم: ايا اين خاك فايده دارد؟ گفت: بلى من آن را تجربه كردهام.
پس بر يقينم افزوده شد و مقدارى از خاك قبر را برداشتم و آن را به چشم دخترم ماليدم؛ در حالى كه او خوابيده بود؛ پس فورا چشمش بينا شد.
اين داستان را شيخ الإسلام ابوعمر مقدسى در ميان گذاشتم او نيز تعجب كرد، اين قضيه را از من در حضور مردم سؤال كرد من نيز داستان را نقل كردم
ابن ناصرالدين الدمشقي، ابو عبدالله شمس الدين محمد بن عبدالله (متوفاى842هـ)، الرد الوافر على من زعم بان من سمى ابن تيمة شيخ الاسلام كافر، ص39، مطبعة كردستان العلميه ـ مصر، 1329هـ.
وقتى خاك قبر ابن تيميه، شفا باشد، چه اشكالى دارد كه خداوند همين اثر را در خاك قبر سيد الشهداء عليه السلام قرار داده باشد؟
آقاى ذهبى در كتاب خود در مورد وفات و دفن بخارى نوشته است:
«واما التراب، فانّهم كانوا يرفعون عن القبر، حتّى ظهر القبر، ولم يكن يُقدَر على حفظ القبر بالحراس، وغلبنا على أنفسنا فنصبنا على القبر خشباً مُشَّبكاً، لم يكن أحدٌ يقدر على الوصول إلى القبر».
«اما خاك قبر مردم تمامى آن را برداشتند (بردند) در حدى كه قبر [جسد] آشكار شد به گونهاى كه با وجود نگهبانان نيز نمىشد از قبر محافظت كرد و ما مغلوب [مردم] بوديم تا اينكه ضريحى را بر سر قبر نصب كرديم، طوريكه هيچكس نتواند به قبر دسترسى داشته باشد.
الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج12، ص467، تحقيق: شعيب الأرنؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.
آيا اهل سمرقند در سال 256 هجرى كافر و مشرك بودند كه تبرك مىجستند به خاك قبر محمد بن اسماعيل بخارى؟
آيا كفار تجهيز و كفن و تشييع جنازه و دفن كردند؟
يا اينكه مسلمان بودند و سيره اهل سنت نيز چنين بوده است.
إسماعيل بن يعقوب التيمي قال كان ابن المنكدر يجلس مع أصحابه فكان يصيبه صمات فكان يقوم كما هو حتى يضع خده على قبر النبي (ص) ثم يرجع فعوتب في ذلك فقال إنه يصيبني خطر فإذا وجدت ذلك استعنت بقبر النبي (ص) وكان يأتي موضعا من المسجد يتمرغ فيه ويضطجع فقيل له في ذلك فقال إني رأيت النبي (ص) في هذا الموضع.
ابن منكدر با اصحاب خود مىنشست پس گاهى زبانش بند مىآمد، سپس برمىخواست در همان حالى كه بود تا اينكه گونههايش را بر قبر پيامبر صلى الله عليه و آله مىگذاشت و سپس بر مىگشت، وقتى از جانب شاگردانش مورد بازخواست مىشد در جواب مىگفت: براى من سكتهاى پيش آمد كه براى برطرف كردن آن استعانت از قبر پيامبر صلى الله عليه و آله جستم و گاهى نيز در جايى از مسجد دراز مىكشيد و غلط مىزد و مىگفت من پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را در اين جايگاه ديده بودم.
الذهبي ،محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله، سير أعلام النبلاء، ج5، ص359 /358، الوفاة: 748، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقيق: شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي.
حال سؤال ما از كارشناس وهابى اين است كه وقتى خاك مدينه، خاك قبر اين تيمه، عسل، بال مگى، شير شتر، دبنه گوسفند اعرابى، شير گاو، بادمجان و... بتوانند به اذن پروردگار شفا دهند، چه مانعى وجود دارد كه خاك كربلا نيز چنين خاصيتى داشته باشد؟
چرا ملك عبد الله ! امير المؤمنين حاضر شما كه بارها و بارها به كشورهاى اروپايى و آمريكايى براى مداوا رفته، از اين چيزها استفاده نكرده است تا شفا پيدا كند؟
چرا اصلا شهر مدينه، بيمارستان و درمانگاه دارد؟ با اين كه مردم مىتوانند از خاك آن جا براى شفا استفاده كنند.
چرا خاك مدينه را براى ساير پيروان مكتب اهل سنت، صادر نمىكنيد تا آنها نيز با استفاده از خاك مدينه، شفا پيدا كنند و نيازى به صرف هزينههاى گزاف نداشته باشند؟
آيا مدارك معتبري دال بر قران خواندن سر بريده امام حسين(ع) بر سر نيزه وجود دارد؟
گروه عقائد شيعه
پاسخ :
اين كه سر امام حسين عليه السلام بر سر نيزه قرآن خوانده است ، از ضروريات تاريخ است كه هم علماي شيعه و هم علماي اهل سنت آن را به سند صحيح نقل كردهاند ؛ از جمله شيخ مفيد رحمت الله عليه در كتاب شريف و معتبر الإرشاد مينويسد :
عن زيد بن أرقم أنه قال : مر به علي وهو على رمح وأنا في غرفة ، فلما حاذاني سمعته يقرأ : ( أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا ) فقف - والله - شعري وناديت : رأسك والله - يا ابن رسول الله - أعجب وأعجب .
الإرشاد - الشيخ المفيد - ج 2 - ص 117 - 118
و نيز مرحوم محمد بن سليمان الكوفي مينويسد :
[ حدثنا ] أبو أحمد قال : سمعت محمد بن مهدي يحدث عن عبد الله بن داهر الرازي عن أبيه عن الأعمش : عن المنهال بن عمرو قال : رأيت رأس الحسين بن علي على الرمح وهو يتلو هذه الآية : * ( أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا ) * [ 9 / الكهف : : 18 ] فقال رجل من عرض الناس : رأسك يا ابن رسول الله أعجب ؟ .
مناقب الإمام أمير المؤمنين (ع) - محمد بن سليمان الكوفي - ج 2 - ص 267 .
همچنين ابن حمزه طوسي مينويسد :
عن المنهال بن عمرو ، قال : أنا والله رأيت رأس الحسين صلوات الله عليه على قناة يقرأ القرآن بلسان ذلق ذرب يقرأ سورة الكهف حتى بلغ : * ( أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا ) * فقال رجل : ورأسك - والله - أعجب يا ابن رسول الله من العجب . 274 / 2 –
وعنه ، قال : أدخل رأس الحسين صلوات الله عليه دمشق على قناة ، فمر برجل يقرأ سورة الكهف وقد بلغ هذه الآية * ( أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا ) * فأنطق الله تعالى الرأس ، فقال : أمري أعجب من أمر أصحاب الكهف والرقيم .
الثاقب في المناقب - ابن حمزة الطوسي - ص 333 .
و قطب الدين راوندي نيز مينويسد :
عن المنهال بن عمرو قال : أنا والله رأيت رأس الحسين عليه السلام حين حمل وأنا بدمشق ، وبين يديه رجل يقرأ الكهف ، حتى بلغ قوله : ( أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا ) ، فأنطق الله الرأس بلسان ذرب ذلق ، فقال : أعجب من أصحاب الكهف قتلي وحملي .
الخرائج والجرائح - قطب الدين الراوندي - ج 2 - ص 577 .
و ابن شهر آشوب مينويسد :
روى أبو مخنف عن الشعبي انه صلب رأس الحسين بالصيارف في الكوفة فتنحنح الرأس وقرأ سورة الكهف إلى قوله : ( انهم فتية آمنوا بربهم وزدناهم هدى فلم يزدهم إلا ضلالا ) . وفي أثر انهم لما صلبوا رأسه على الشجرة سمع منه : ( وسيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون ) . وسمع أيضا صوته بدمشق يقول : لا قوة إلا بالله . وسمع أيضا يقرأ : ( ان أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا ) ، فقال زيد بن أرقم : أمرك أعجب يا ابن رسول الله .
مناقب آل أبي طالب - ابن شهر آشوب - ج 3 - ص 218 .
و علي بن يونس عاملي مينويسد :
قرأ رجل عند رأسه بدمشق ( أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا ) فأنطق الله الرأس بلسان عربي : أعجب من أهل الكهف قتلي وحملي .
الصراط المستقيم - علي بن يونس العاملي - ج 2 - ص 179
و سيد هاشم البحراني نيز مينويسد :
فوقفوا بباب بني خزيمة ساعة من النهار ، والرأس على قناة طويلة ، فتلا سورة الكهف ، إلى أن بلغ في قراءته إلى قوله تعالى : * ( أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا ) * . قال سهل : والله إن قراءته أعجب الأشياء .
مدينة المعاجز - السيد هاشم البحراني - ج 4 - ص 123
مرحوم علامۀ مجلسي رحمت الله عليه در كتاب شريف بحار الأنوار ، بابي را به همين مطلب اختصاص داده است .
بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 45 - ص 121
و از علماي اهل سنت ، ابن عساكر در كتاب تاريخ مدينه دمشق مينويسد :
نا الأعمش نا سلمة بن كهيل قال رأيت رأس الحسين بن علي رضي الله عنهما على القناة وهو يقول " فسيكفيكهم الله وهو السميع العليم .
تاريخ مدينة دمشق - ابن عساكر - ج 22 - ص 117 – 118 .
و محقق كتاب در پاورقي آن مينويسد :
وزيد بعدها في م : قال أبو الحسن العسقلاني : فقلت لعلي بن هارون انك سمعته من محمد بن أحمد المصري ، قال : الله اني سمعته منه ، قال الأنصاري فقلت لمحمد بن أحمد : الله انك سمعته من صالح ؟ قال : الله إني سمعته منه ، قال جرير بن محمد : فقلت لصالح : الله انك سمعته من معاذ بن أسد ؟ قال : الله اني سمعته منه ، قال معاذ بن أسد : فقلت للفضل : الله انك سمته من الأعمش ؟ فقال : الله اني سمعته منه ، قال الأعمش : فقلت لسلمة بن كهيل : الله انك سمعته منه ؟ قال : الله اني سمعته منه بباب الفراديس بدمشق ؟ مثل لي ولا شبه لي ، وهو يقول : ( فسيكفيكهم الله وهو السميع العليم ) .
و همچنين ابن عساكر در جائي ديگر از همين كتاب مينويسد :
عن المنهال بن عمرو قال أنا والله رأيت رأس الحسين بن علي حين حمل وأنا بدمشق وبين يدي الرأس رجل يقرأ سورة الكهف حتى بلغ قوله تعالى " أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا " قال فأنطق الله الرأس بلسان ذرب فقال أعجب من أصحاب الكهف قتلي وحمل .
تاريخ مدينة دمشق - ابن عساكر - ج 60 - ص 369 – 370 .
بنابراين ، با اين همه مدارك معتبري كه در اين باره وجود دارد ، شكي در صحت خبر قرآّن خواندن سر مبارك امام حسين عليه السلام باقي نميماند .
به دليل طولاني نشدن و نيز اتقان مطلب ، اصل متن عربي روايات آورده است . ترجمه آن با خودتان .
از ديدگاه شيعيان، كربلا برترين مكان در روى زمين و برتر از بيت الله الحرام است و عناوينى همچون: «أفضل بقاع الأرض» «أرض الله المختارة» «حرم الله ورسوله» «قبلة الإسلام» «في تربتها شفاء» و... به وفور در روايات شيعيان يافت مىشود و ثابت مىكند كه از ديدگاه شيعه، كربلا ارزش بيشترى نسبت به كعبه دارد و كعبه براى آنها اهميت و ارزش چندانى ندارد، زيارت كربلا به مراتب ثواب بيشترى نسبت به زيارت خانه خدا دارد.
حتى در اين باره اشعارى نيز سرودهاند كه همين معنا را مىرساند؟
ومن حديث كربلاء والكعبةلكربلاء بانَ عُلُوُّ الرُّتّبَه
در جاى ديگر آمده:
هي الطفوفُ فَطُفْ سبعًا بمغناها فما لمكةَ معنًى مثل معناها
أرضٌ ولكنها السبعُ الشدادُ لهادانتْ وطأطأَ أعلاها لأَدْناها
خوشحال خواهيم شد كه پاسخ اين مطالب را به صورت واضح و روشن برايم ارسال كنيد.
خلاصه شبهه:
از مجموع گفتار فوق سه شبهه اساسى استخراج مىشود:
شبهه اول: چرا شيعيان به كعبه اهميت نمىدهند؟
شبهه دوم:چرا شيعيان به كربلا «قبلةالاسلام» مىگويند؟
شبهه سوم: چرا از ديدگاه شيعيان كربلا برتر از كعبه است؟
ما تلاش مىكنيم كه در اين مقاله به اين سه شبهه به صورت مختصر پاسخ دهيم.
شبهه اول: عدم اهميت كعبه از ديدگاه شيعه
يكى از شبهاتى را كه در گفتار سؤال كننده مطرح شده اين است كه از ديدگاه شيعه، خانه خداوند اهميت چندانى ندارد؛ بلكه كربلا ارزش بيشترى دارد و زيارت آن نيز ثواب افزونتر نسبت به خانه خداست؛ در حالى از ديدگاه پيروان اهل بيت عليهم السلام، كعبه اهميت فراوانى دارد و براى زيارت آن اهميت بسيارى قائل هستند.
پاسخ؛ كعبه در نظر شيعيان اهميت ويژه دارد
بىترديد مكان هاى كعبه و كربلا، در ميان مذاهب اسلامى داراى حرمت و مقدس است. شيعيان با پيروى از امامان معصوم براى كعبه جايگاه خاص و حرمت ويژه را قائل هستند.
براى اثبات اين موضوع، مواردى را كه نشانه اهميت كعبه از ديدگاه شيعيان است؛ ذكر مىكنيم:
نشانه هاي اهميت كعبه از نظر شيعه
الف: قبله در بسياري از امور، مورد توجه است:
براى اثبات اهميت كعبه از نظر شيعيان كافى است فتاواى فقهاء را در باب نماز واجب و مستحب و مراسم احتضار، نماز و تدفين ميت، و ذبح حيوانات مرور كنيم كه در تمامى اين موارد و موارد ديگر توجه به سوى قبله را كه همان كعبه است شرط صحت و قبولى اعمال و يا مستحب مىدانند. در اين مورد نظر عدهاى از فقهاء را متذكر مىشويم:
1. شيخ طوسي(ره)
شيخ طوسى يكى از استوانه هاى علمى و فقهى شيعه، شناخت قبله را براى انجام امورى كه ذكر شد؛ واجب مىداند و در پايان تصريح مىكند كه قبله همان كعبه است:
معرفة القبلة واجبة للتوجه إليها في الصلوات، واستقبالها عند الذبيحة، وعند احتضار الأموات ودفنهم. والتوجه إليها واجب في جميع الصلوات فرائضها وسننها مع التمكن وعدم الاعتذار. والقبلة هي الكعبة.
شناخت قبله براى انجام نماز به سوى آن و رو به قبله قرار دادن ذبيحه و شخص محتضر و دفن اموات واجب است. مواجهه به قبله در تمام نماز هاى واجب و مستحب در صورت تمكن و نبود عذر واجب است و قبله همان كعبه است.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، النهايةفي مجرد الفقه والفتاوى، ص 62، انتشارات قدس محمدي، قم
شيخ در مبسوط نيز همين مطالب را آورده است.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، المبسوط ج1، ص 77
2. قاضي ابن براج(ه)
قاضى ابن براج مىنويسد:
القبلة هي الكعبة، والعلم بها واجب مع التمكن للتوجه إليها في فرائض الصلاة وسننها، واحتضار الموتى من الناس، وغسلهم، والصلاة عليهم، ودفنهم والذبائح.
قبله همان كعبه است. جهت رو به قبله انجام دادن نمازهاى واجب و مستحب و رو به قبله بودن مردم در حال احتضار و انجام غسل و نماز بر ميت و دفن آن و ذبيحه، علم به قبله واجب است.
القاضي ابن البراج، عبد العزيز بن البراج الطرابلسي(متوفاي481) المهذب، ج 1، ص 84 تحقيق: مؤسسة سيد الشهداء العلمية / إشراف: جعفر السبحاني، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين، قم
كعبه و قبله در نظر شيعه آن چنان از اهميت ويژه برخوردار است كه گذشته از مسائل عبادى در مسايل تغذيه نيز قبله و كعبه دخالت دارد. چنانچه سخنان شيخ طوسى و ابن براج، بيانگر همين مطلب بود.
اما سخن سيد مرتضى علم الهدى جهت نشان دادن اهميت مطلب در نظر شيعه، شنيدنى است:
ومما انفردت به الإمامية القول: بإيجاب استقبال القبلة عند الذبح مع إمكان ذلك، وخالف باقي الفقهاء في وجوبه وأنه شرط في الذكاة.
رو به قبله بودن ذبيحه در صورت امكان از مطالبى است كه تنها اماميه قائل به وجوب آن است. اما بقيه فقهاء (از غير اماميه) در وجوب و شرط بودن آن در تذكيه ذبيحه، مخالفت كردهاند.
المرتضي علم الهدي، ابوالقاسم علي بن الحسين بن موسي بن محمد بن موسي بن إبراهيم بن الإمام موسي الكاظم عليه السلام (متوفاي436هـ)، الانتصار، ص 405 تحقيق و نشر: مؤسسة النشرالإسلامي التابعة لجماعة المدرسين ـ قم،1415
ب: حج در صورت استطاعت، واجب است:
يكى از مواردىكه اهميت كعبه را از نظر شيعيان ثابت مىكند مراسم عبادى حج است كه در هرسال جمعيت انبوهى از حاجيان را، شيعيان تشكيل مىدهند.
براى اين كه اهميت حج و كعبه در اين قسمت روشن شود به چند مورد در رابطه با حج اشاره مىشود:
گذشته از آيات، روايات زيادى در باره اين فريضه الهى آمدهاست كه دليل بر وجوب حج و اهميت آن از نظر شيعه است در اهميتش همين بس اگر شخص مستطيع حج را بدون عذر ترك كند؛ كافر است. و يا بدون عذر آن را به تأخير اندازد و بميرد؛ بر طريقه دين يهودى و نصرانى مردهاست. از ميان انبوه روايات، به سه روايت در اين مورد اشاره مىشود:
روايت اول:
كلينى با سند صحيح از امام صادق عليه السلام نقل كردهاست:
ابى بصير مىگويد: از امام صادق عليه السلام در باره اين آيه «اما كسى كه در اين جهان (از ديدن چهره حق) نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است» پرسيدم حضرت فرمود: او آن كسى است كه حج را به تأخير مىاندازد تا مرگش فرا رسد.
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج4، ص269ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
روايت سوم:
رسول خدا صلى الله عليه وآله در ضمن يك روايت طولانى به امام على عليه السلام فرمود:
اى علي! كسى كه مستطيع باشد و حج را انجام ندهد، كافر است. خداوند در باره حج مىفرمايد: و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند. و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بىنياز است. اى علي! كسى كه حج را به تأخير اندازد تا بميرد، خداوند او را در قيامت يهودى و يا نصرانى محشور نمايد.
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي 381 هـ) منلايحضرهالفقيه ج4، ص368، ح5762، بَابُ النَّوَادِرِ، ناشر: جماعة المدرسين، قم، طبعة الثانية1404هـ
2. هيچ عمل ديگر جايگزين حج نميشود؛ (بدل ندارد)
از نظر روايات، حج بيت الله داراى آثار تربيتى، فرهنگى، سياسى و اقتصادى است كه اين آثار فقط با رفتن در آن جا به دست مىآيد. بنا براين از نظر فقه شيعه اگر كسى مستطيع بود و عذرى برايش پيش آمد و يا قبل از انجام حج از دنيا رفت با اين كه بر انجام آن وصيت نكرده باشد، بايد به نيابت از او حج را بجا آورد و انجام هرگونه اعمال مستحبى يا واجب ديگر نمىتواند جايگزين آن شود و اين دليل ديگر بر اهميت حج و عظمت كعبه است. از ميان روايات فراوان به دو روايت در اين باره اشاره مىشود:
روايت اول:
كلينى در حديث صحيح محمد بن مسلم، از امام باقر عليه السلام نقل مىكند:
امام باقر عليه السلام مىفرمايد: امير المؤمنين عليه السلام مىگفت: اگر كسى مستطيع باشد، و براى او مرضى يا عارضهاى رخ دهد كه نتواند به زيارت حج برود، بايد شخص ديگرى را به هزينه خود براى انجام حج به جاى خود اعزام نمايد.
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج4، ص 273 ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
از امام صادق عليه السلام در مورد مردى كه پيش از انجام حجة الاسلام بميرد و بر انجام آن وصيت هم نكرده باشد پرسيده شد؛ آيا از طرف او قضا كند يا نه؟ حضرت فرمود: بلي.
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 4 ص 277، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
3. زيارت كربلا، همانند كعبه واجب نيست
از جمله مواردى كه اهميت كعبه را ثابت مىكند اين است كه زيارت كعبه در نظر شيعيان واجب است؛ اما زيارت كربلا همانند كعبه واجب نيست؛ بلكه در بعضى مواقع مستحب مؤكد است و اگر زيارت حضرت واجب مىبود فقهاء شيعه بر وجوب آن فتوا مىدادند.
علامه حلى مىفرمايد:
مسألة 770: تستحب زيارة الحسين عليه السلام، لقول الباقر عليه السلام: مروا شيعتنا بزيارة قبر الحسين عليه السلام، فإن إتيانه يزيد في الرزق ويمد في العمر ويدفع مواقع السوء، وإتيانه مفترض على كل مؤمن يقر(له) بالإمامة من الله.
وتستحب زيارته في يوم عرفة وفي أول يوم من رجب ونصفه ونصف شعبان وليلة القدر وليلة الفطر وليلة الأضحى ويوم عاشوراء ويوم العشرين من صفر وفي كل شهر، للروايات المتواترة فيه.
زيارت امام حسين با توجه به اين روايت مستحب است: كه امام باقر عليه السلام فرمود: شيعيان ما را به زيارت مضجع شريف امام حسين امر كنيد؛ زيرا زيارت آن حضرت رزق و روزى را زياد و عمر را طولانى كرده و امورى كه بدى و شر را جلب مىكنند دفع مىنمايد.
و زيارت آن حضرت بر هر مؤمنى كه اقرار به امامت حضرتش از طرف حق تعالى دارد واجب و لازم است.
و زيارت امام حسين در روز عرفه، روز اول و نصف ماه رجب و نيمه شعبان و شب قدر و شب عيد فطر و قربان و روز عاشورا و وروز بيستم صفر و در هر ماه مستحب است و در اين باره روايت متواتر وجود دارد.
العلامة الحلي، الحسن بن يوسف المطهر، (المتوفا 726 ق) تذكرة الفقهاء، ج 8، ص 454، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث ـ قم، الطبعة الأولى- 4171 ه
گرچه در روايت كلمه «مفترض» آمده ولى اين به معناى واجب نيست؛ بلكه به معناى سنت مؤكد و مستحب مؤكد است و اين هم به خاطر آثارى است كه در زيارت آن حضرت مترتب است كه بخشى از آن در اين روايت ذكر شدهاست.
در روايت صحيح السند ابن قولويه نقل كرده كه امام صادق عليه السلام به ابن ابى يعفور فرمود:
به خدا سوگند اگر فضليت زيارت امام حسين عليه السلام را براى شما بيان كنم يك نفر از شما به حج نخواهد رفت، مگر نمى دانى كه خداوند قبل از اين كه مكه را حرم خويش قرار دهد، كربلا را حرم خود قرار داده است؟!
ابن ابى يعفور مىگويد: به حضرت گفتم: پس چرا خداوند (در قرآن) حج خانه خود را بر مردم واجب گردانيده ولى نامى از زيارت امام حسين عليه السلام نبرده است؟
حضرت فرمود: خداوند متعال اين چنين خواسته است مگر نشنيده اى كه امير المؤمنين عليه السلام فرمود در وضو مسح كردن زير پا، شايسته تر از روى پا هست ولى خداوند مسح روى پا را واجب ساخته است. مگر نمى دانى كه ميقات و محل احرام اگر در حرم بود به خاطر جايگاه حرم افضل بود؛ ولى خداوند ميقات را خارج از حرم قرار داده است
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 449، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة الأولى1417
غير از موارد فوق، موارد ديگرى هم داريم كه وجوب حج و اهميت كعبه را در مكتب تشيع ثابت مىكند.
4. زيات كربلا، با اهميت كعبه هيچگونه تضادي ندارد:
همانطوريكه اشاره شد زيارت كربلا واجب نيست؛ اما اگر كسى آن را نذر كند واجب خواهد شد؛ همانطورى كه اگر كسى حج را نذر كند بر او واجب مىشود؛ ولى اين واجب شدن زيارت كربلا، هيچگونه منافات و تضادى با وجوب حج و اهميت كعبه ندارد.
برخى از فقهاى معاصر همانند آيات عظام امام خمينى، گلپايگانى، سيستانى و صافى فتوا دادهاند كه اگر كسى نذر كند كه به حج و يا به زيارت امام حسين عليه السلام برود، در صورتى واجب هست كه ضررى متوجه وى نشود:
لو نذر أن يحج أو يزور الحسين (عليه السلام) ماشيا انعقد مع القدرة وعدم الضرر.
الموسوي الخميني، السيد روح الله (متوفاي1409هـ) تحرير الوسيلة، ج 2، ص 121، ناشر: دار الكتب العلمية، چاپخانه: مطبعة الآداب - النجف الأشرف 1390هـ، توضيحات: مؤسسة مطبوعاتي إسماعيليان - قم
الگلپايگاني، السيد محمد رضا الموسوي (متوفاي 1414)، هدايةالعباد،ج 2، ص 197، الناشر: دار القرآن الكريم، قم، الطبعةالأولى 1413
السيستاني، السيد علي الحسيني( معاصر)، منهاج الصالحين، ج 3، ص 235، ناشر: مكتب آية الله العظمى السيد السيستاني، چاپخانه: مهر ـ قم، الطبعة الاولي 1414
الصافي الگلپايگاني، الشيخ لطف الله، هداية العباد، ج 2، ص 252، الناشر: دار القرآن الكريم، المطبعة سپهر، الطبعة الأولى 1416هـ
روى اين جهت است كه فقهاى بزرگ شيعه، رفتن به كربلا و زيارت امام حسين عليه السلام را حتى در صورت خطر و ضرر قابل تحمل جايز مىدانند.
از محضر برخى از مراجع عظام تقليد به اين شكل سؤال شده است:
سؤال 1292: الأمور المستحبة إذا ترتب عليها الضرر، فهل يجوز فعلها أم لا؟ مثلا لو كان الذهاب إلى زيارة الإمام الحسين عليه السلام مشيا على الأقدام يؤدي إلى ورم القدمين أو مرض قد يطول شهرا مثلا، فهل يجوز في مثل هذه الحالة أم لا؟
در صورتى كه انجام كارهاى مستحبى مانند پياده رفتن به زيارت امام حسين عليه السلام باعث ضرر به انسان شود مثل اين كه پاى انسان متورم شود و يا مريض شود به طورى كه يك ماه طول بكشد، اين چنين زيارت جايز هست يا خير؟
الخوئي: ما لم يكن الضرر المؤدي إليه مما يحتمل أن يؤدي إلى هلاك النفس فلا بأس بالعمل به.
حضرت آيت الله العظمى خوئى (ره) پاسخ داده: اگر ضررى كه متوجه انسان مىشود باعث مرگ نشود، اشكال ندارد.
التبريزي: ما لم يكن الضرر الهلاك أو الضرر المحسوب من الجناية على النفس، فلا بأس به، والله العالم.
حضرت آيت الله العظمى تبريز (ره) پاسخ داده: اگر ضرر موجب هلاكت و نابودى نشود ويا باعث نابودى يكى از اعضاى انسان نشود، اشكال ندارد.
التبريزي، الميرزا جواد، صراط النجاة، (استفتاءات لآية الله العظمى الخوئي، مع تعليقة وملحق لآية الله العظمى التبريزي) ج 2، ص 418، الناشر: دفتر نشر برگزيده، المطبعة: سلمان الفارسي، الطبعة الأولى 1416 ه
نتيجه:
با توجه به مواردى كه ذكر شد اين نتيجه به دست مىآيد كه كعبه از ديدگاه شيعيان اهميت ويژه دارد و زيارت كربلا همانند حج واجب نيست؛ اما اگر كسى زيارت كربلا را نذر كند در صورتى واجب مىشود كه قدرت بر انجام آن داشته باشد و هيچگونه ضررى متوجه او نشود. زيارت كربلا در اين فرض، هرگز با وجوب حج و اهميت كعبه منافات ندارد و با هم در تعارض نيست.
بنابر اين از اين جا روشن مىشود كه سخن «عدم اهميت كعبه در نظر شيعه» يك اتهام واهى و دروغ آشكار است.
شبهه دوم: كربلا قبله اسلام
شبهه دوم اين است كه از ديدگاه شيعيان؛ كربلا «قبلةالاسلام» است؛ در حالى كه مسلمانان يك قبله بيشتر ندارند.
پاسخ:
كربلا با داشتن فضائل، از ديدگاه شيعه «قبله» نيست!
در اين كه زمين كربلا، يك سرزمين مقدس و با فضيلت است، شك و ترديدى نيست و اين شرافت و قداست را از وجود پيكرهاى پاك شهيدان به ويژه سالار شهيدان حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام كه در آن مكان مقدس مدفونند، كسب كرده است. روايات زيادى در فضيلت خاك كربلا وارد شده است كه آنها را در پاسخ به سؤال سوم مفصلاً خواهيم آورد.
از نظر شيعيان، كربلا با داشتن اين همه فضيلت و ويژگيها در برابر كعبه، قبله مسلمين نيست تا در عباداتش رو به سوى او نمايند؛ بلكه تنها قبله مسلمانان، همان كعبه است. وحدت قبله نيز از امورى مسلم و از ضروريات دين اسلام و در نزد جميع اهل اديان و ملل، از جمله شيعيان، يك امر معروف و پذيرفته شده است.
تصريحات دوتن از علماى برجسته شيعه (شيخ طوسى و قاضى ابن براج) را در ذيل پاسخ سؤال نخست آورديم. بنا بر اين، القاء اين شبهه نيز، اتهام بيش نيست.
شبهه سوم: چرا كربلا برتر كعبه است؟
شبهه سوم اين است كه در باره كربلا تعبيراتى همانند: «أفضل بقاع الأرض»، «أرض الله المختارة»، «حرم الله ورسوله» و «في تربتها شفاء» كه در روايات فراوان آمده؛ از ديدگاه شيعه، نشانگر برترى كربلا بر كعبه است.
پاسخ اجمالي
اولاً: طبق روايات صحيح و موثق، كربلا برتر از كعبه است؛ زيرا كربلا داراى ويژگيهايى است كه در كعبه نيست. علاوه بر آن، طبق همان روايات، وجود و آفرينش كعبه وابسته به كربلا است و خدواند خطاب به زمين كعبه فرموده: اگر كربلا نمىبود؛ تو را و آن خانهاى را كه در بر دارى، خلق نمىكردم. و همين سخن در برترى كربلا بر كعبه كافى است.
ثانياً: اگر در نظر شما كعبه برتر از مكانهاى ديگر است؛ پس چرا گروهى از اهل سنت همانند مالكى ها و برخى مردم بصره، مدينه را برتر از مكه مىدانند؟
پاسخ تفصيلي اول؛ آفرينش كعبه وابسته به كربلا است
براى اثبات برترى كعبه و كربلا بر يكديگر بايد فضايل ويژه هر كدام و مشترك آن دو را بررسى كرد و در نهايت بين آنها مقايسه انجام داد تا نتيجه به دست بيايد.
الف) روايات فضائل مشترك
رواياتى كه فضائل مشترك كعبه و كربلا را بيان مىكنند فراوان است و در اينجا به بعضى از موارد آن اشاره مىشود:
1. هردو، «حرم الله و حرم رسول» است
در منابع شيعى تعدادى از روايات صحيح بيانگر اين مطلب است كه علاوه بر مكه معظمه «عنوان حرم الله وحرم رسوله» بر اماكن مقدس مدينه، كربلا و كوفه نيز اطلاق شده است:
روايت اول: در باره مكه، مدينه و كوفه
در اين روايت صحيح، امام صادق عليه السلام، بر هريك از مكانهاى مقدس: مكه، مدينه و كوفه، تعبيرهاي: «حرم الله وحرم رسوله و حرم اميرالمؤمنين» را اطلاق كرده است:
امام صادق فرمود: مكه حرم خدا و رسول خدا و امير المؤمنين است نماز در آن برابر صد هزار نماز و صدقه يك درهم در آن برابر با صد هزار درهم است. و مدينه حرم خدا و رسول خدا و امير المؤمنين است نماز در آن برابر ده هزار نماز و صدقه يك درهم برابر ده هزار درهم در غير آن است و كوفه حرم خدا و رسول خدا و حرم اميرالمؤمنين است نماز در آن برابر هزار نماز و يك درهم صدقه در آن برابر هزار درهم در غير آن است.
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج 4، ص 586،ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
روايت دوم؛ در باره مكه، مدينه و كوفه
طبق اين روايت صحيح، حرم خدا، رسول خدا صلى الله عليه وآله و امير المؤمنين عليه السلام به ترتيب مكه، مدينه و كوفه است.
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ حَسَّانَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صلي الله عليه وآله مَكَّةُ حَرَمُ اللَّهِ وَالْمَدِينَةُ حَرَمُ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله وَالْكُوفَةُ حَرَمِي لَايُرِيدُهَا جَبَّارٌ بِحَادِثَةٍ إِلَّا قَصَمَهُ اللَّه.
امير المؤمنين على عليه السلام فرموده است، مكه حرم خدا، مدينه حرم رسول خدا و كوفه حرم من است. هيچ ستمگرى به فكر ستم در آن نمىافتد، مگر آنكه خداوند پشتش را در هم مىشكند.
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الكافي،ج4، ص563،ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش
روايت سوم؛ در باره مكه و مدينه
طبق اين روايت صحيح، مكه حرم الله و مدينه حرم رسول خدا است:
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله إِنَّ مَكَّةَ حَرَمُ اللَّهِ حَرَّمَهَا إِبْرَاهِيمُ عليه السلام وَإِنَّ الْمَدِينَةَ حَرَمِي....
از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود: مكه حرم خدا است و مدينه حرم من است.
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج 4، ص565،ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
روايت چهارم؛ در باره كربلا
طبق اين روايت صحيحه، امام صادق عليه السلام كه آداب و خود زيارت امام حسين عليه السلام را به اصحابش تعليم مىدادند؛ فرمودند: كربلا «حرم الله» و «حرم رسول خدا» است:
حسين بن ثوير مىگويد: من و يونس بن ظبيان و مفضل بن عمر و ابو سلمه سراج در نزد امام صادق عليه السلام نشسته بوديم و چون يونس از ما بزرگتر بود سخنگوى ما بود به امام عرض كرد فدايت شوم مىخواهم حرم امام حسين عليه السلام را زيارت كنم چه كار كنم؟ حضرت فرمود: هنگامىكه خواستى به حرم امام حسين مشرف شوى در شط فرات غسل كن و لباس پاك را در بركن سپس پا برهنه به سوى حرم برو؛ زيرا تو در حرمى از حرم خدا و رسول خدا هستى وبر تو باد زياد تكبير گفتن و تهليل و حمد و تعظيم خداوند و درود بر پيامبر و اهل بيت او....
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج 4 ص 576،ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش؛
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات،ص364، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417؛
الشيخ الصدوق، أبي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي (المتوفى سنه 381)، من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 595، تصحيح و تعليق: علي أكبر الغفاري، الناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية ـ قم، الطبعة الثانية؛
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام،ج 6،ص 54، تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة، 1365 ش.
طبق اين روايات كه همه از نظر سند صحيح و هيچگونه مشكلى ندارند؛ حرم خدا كه مكه است مشخص است؛ اما از مدينه و كوفه و كربلا نيز به «حرم خدا و حرم رسول خدا» تعبير شدهاست. و اطلاق اين تعبير، دليل بر اين است كه مكانهاى فوق از عظمت و قداست خاصى برخوردار است و همگى در آن مشتركند.
<!--[if !supportLists]-->2.<!--[endif]-->نماز در هردو جا، تمام است
كلينى با سند صحيح نقل مىكند كه نماز در كعبه و حرم امام حسين عليه السلام تمام خوانده مىشود:
ابن ابى العوجا در نزد امام صادق آمد و در باره كعبه سخنان واهى را بيان كرد. امام به او فرمود:هر كه را خدا گمراه ساخته و دلش را كور نموده؛ حقّ بر او تلخ آيد و آن را شيرين نداند، و در نهايت شيطان دوستش شده و او را بوادى فلاكت افكنده و از آنجا خارجش نسازد! اين خانهاى است كه خدا خلق خود را توسّط آن بپرستش واداشته تا فرمانبرى ايشان را بيازمايد و به تعظيم و زيارت آن تشويق كند، خداوند كعبه را مركز پيغمبران و قبله نمازگزاران ساخته، كعبه شعبهاى است از رضوان خدا
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج4، ص 198، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
تعدادى از روايات نيز كربلا را باغى از باغ هاى بهشت معرفى كرده است:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى الْمُتَوَكِّلِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوب عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ: مَوْضِعُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام مُنْذُ يَوْمَ دُفِنَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَقَالَ مَوْضِعُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام تُرْعَةٌ مِنْ تُرَعِ الْجَنَّة.
اسحاق ابن عمار مىگويد: امام صادق عليه السلام فرمود: جايگاه مزار امام حسين عليه السّلام از آن روز كه به خاك سپرده شده باغى از باغهاى بهشت است و نيز فرمود: جايگاه مزار امام حسين عليه السّلام آبراهى(درب) از آبراههاى (درهاي) بهشت است.
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي 381 هـ) ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 94، ناشر: دار الرضى، قم، چاپ اول 14069هـ
اين روايت در مدرك ديگر با اين سند نقل شده است:
وَعَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ مَوْضِعُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع مُنْذُ يَوْمَ دُفِنَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَقَالَ عليه السلام مَوْضِعُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام تُرْعَةٌ مِنْ تُرَعِ الْجَنَّة
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 456، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
النوري، ميرزا حسين الطبرسي (متوفاي 1320ه) متسدرك الوسائل، ج 10، ص 325، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، بيروت ـ لبنان، الطبعة المحققة الأولى 1408 ه - 1987 م
در روايت صحيح ديگر نيز امام صادق عليه السلام محل مضجع شريف امام حسين عليه السلام را باغى از باغهاى بهشت توصيف كرده است:
اسحاق بن عمّار مىگويد: از حضرت امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مىفرمودند:
براى جاى قبر حسين بن على عليهما السّلام حريم معلومى است، كسى كه آن را بداند و پناهنده به آن شود، پناه داده مىشود. محضرش عرضه داشتم: فدايت شوم مكان حريم قبر را براى من بيان فرمائيد. حضرت فرمودند: از مكانى كه امروز قبر آن است اينگونه ارزيابى كن:
از هر يك جوانب چهارگانه يعنى؛ جانب پا و جلو و پشت و سر بيست و پنج ذراع اندازه بگير و مساحتى كه از ملاحظه آن بدست مىآيد حريم قبر مىباشد و مكان قبر روزى كه حضرت در آن دفن شدند باغى از باغهاى بهشت بوده، و در همان جا نردبانى نصب شده و اعمال زوّار آن جناب را بوسيله آن به آسمان مىبرند و هيچ فرشته و پيامبرى در آسمان نيست مگر از خدا در خواست مىكند كه به او اذن زيارت قبر حسين عليه السّلام داده شود پس دستهاى براى زيارت به پائين آمده و گروهى پس از زيارت به بالا مىروند.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 457، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة،ج14 ص512، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة: الثانية، 1414هـ.
حدثني الحسن بن عبد الله، عن أبيه، عن الحسن بن محبوب، عن إسحاق بن عمار، قال: سمعت أبا عبد الله (عليه السلام) يَقُولُ لَيْسَ نَبِيٌّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِإِلَّا يَسْأَلُونَ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ يَأْذَنَ لَهُمْ فِي زِيَارَةِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَفَوْجٌ يَنْزِلُ وَفَوْجٌ يَصْعَدُ
پيامبرى در آسمان نيست مگر اين كه از خدا مىخواهند براى زيارت كربلا به آنان اجازه داده شود. پس براى زيارت گروهى فرود مىآيند و گروهى بالا مىروند.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 220،التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
ابن سنان مىگويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مىفرمودند: مساحت قبر حسين بن على صلوات اللَّه عليهما بيست ذراع در بيست ذراع بوده و آن باغى است از باغهاى بهشت و از آنجا فرشتگان به آسمان عروج مىكنند و هيچ فرشته مقرّبى و نبىّ مرسلى نيست مگر آنكه از خدا طلب زيارت آن را مىكند لذا فوجى از آسمان به زمين آمده تا آن زيارت كرده و فوجى پس از زيارت از زمين به آسمان مىروند.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 222، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
امام باقر عليه السلام مىفرمايد: خداوند کربلا را ۲۴ هزار سال قبل از آنکه کعبه را خلق نمايد آفريد و آن زمين را مقدس نمود و برکت داد و قبل از آن خلق ننموده بود مقدّسى و مبارکى مانند آن زمين.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام،ج 6، ص 72،تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة،1365 ش.
6. هردو خانه اي امن و امنيت آفرين است
در آيات متعدد قرآن كريم كعبه را مركز امن و امان براى بشر معرفى كرده است:
امام سجاد عليه السلام فرمود: خداوند قبل از اين كه كعبه را خلق كند؛ كربلا را حرم امن خود گردانيد و آن را از 24 هزار قبل، حرم خود قرار داد
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 451، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
المشهدي الحائري، أبو عبد الله محمد بن جعفر بن علي، (متوفاي 610هـ) المزار الكبير، ص 338، التحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، ناشر: نشرالقيوم، المطبعة: مؤسسة النشر الاسلامي الطبعة الأولى ـ قم 1419هـ
فضائل ويژه كعبه
كعبه همانند كربلا داراى فضائل متعدد و انحصارى است كه در اين قسمت به برخى از آنها به صورت اجمال اشاره مىشود:
<!--[if !supportLists]-->1.<!--[endif]-->كعبه، اولين خانهي بنا شده در روي زمين است
طبق صريح آيهى قرآن، اولين خانه كه در روى زمين بناشد؛ كعبه است:
دومين فضيلت اين خانه اين است كه خداوند آن را قبله امت اسلام قرار داد تا مراسم عبادى را رو به سوى آن، براى خداوند انجام دهند. اين مطلب در دو آيه قرآن اشاره شده است:
نگاههاى انتظارآميز تو به سوى آسمان را (براى تعيين قبله نهايي) مىبينيم. اکنون تو را به سوى قبلهاى که از آن خشنود باشى، مىگردانيم. پس روى خود را به سوى مسجدالحرام کن و هر جا باشيد روى خود را به سوى آن بگردانيد.
و از هر جا خارج شدى، روى خود را به جانب مسجد الحرام كن! و هر جا بوديد، روى خود را به سوى آن كنيد! تا مردم، جز ظالمان (كه دست از لجاجت برنمىدارند،) دليلى بر ضدّ شما نداشته باشند؛ (زيرا از نشانههاى پيامبر، كه در كتب آسمانى پيشين آمده، اين است كه او، به سوى دو قبله، نماز مىخواند.) از آنها نترسيد! و(تنها) از من بترسيد! (اين تغيير قبله، به خاطر آن بود كه) نعمت خود را بر شما تمام كنم، شايد هدايت شويد
امام صادق عليه السلام نيز حرم را قبله اهل دنيا معرفى كرده است:
امام صادق عليه السلام فرمود: خداى عزّ و جلّ کعبه را قبله مسجد (الحرام) و مسجد (الحرام) را قبله اهل حرم و حرم را قبله همه اهل زمين قرار داد.
الشيخ الصدوق، أبي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي (المتوفى سنه 381 )، من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 272، تصحيح و تعليق: علي أكبر الغفاري، الناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية ـ قم الطبعة الثانية
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 3، ص 220، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ
<!--[if !supportLists]-->3.<!--[endif]-->زيارت کعبه بر توانمندان واجب و ترک آن مستلزم کفر است
و براى خدا بر مردم است که آهنگ خانه او کنند; آنانکه توانايى رفتن به سوى کعبه را دارند، و هرکس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زيان رساند) خداوند از همه جهانيان بى نياز است.
<!--[if !supportLists]-->4.<!--[endif]-->ترک زيارت كعبه سبب نابودي انسانها است
در روايات متعدد بيان شده است كه ترك زيارت كعبه، باعث نابودى انسانها خواهد شد.
روايت اول:
وعن رسول الله صلى الله عليه وآله أنه قال: إِذَا تَرَکَتْ أُمَّتِي هَذَا الْبَيْتَ أَنْ تَؤُمَّهُ لَمْ تُنَاظَرْ.
هرگاه امتم آمدن به زيارت خانه خدارا ترک کنند، مهلت داده نخواهد شد.
النوري، ميرزا حسين الطبرسي (متوفاي 1320ه) متسدرك الوسائل، ج 8، ص 16، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، بيروت ـ لبنان، الطبعة المحققة الأولى 1408 ه - 1987 م
خدا را، خدا را درباره خانه خدايتان (در نظر بگيريد)! تا هستيد مبادا که از شما خالى باشد. اگر زيارت خانه خدا ترک شود، مهلت داده نخواهيد شد.
إبن أبيالحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاي655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 17، ص5، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت ـ لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.
روايت سوم:
محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن إسماعيل، عن حنان بن سدير، عن أبيه قال: ذكرت لأبي جعفر عليه السلام البيت، فقال:لَوْ عَطَّلُوهُ سَنَةً وَاحِدَةً لَمْ يُنَاظَرُوا.
حنان مىگويد پدرم گفت: درحضور امام باقر عليه السلام خانه خدا را ياد کردم، حضرت فرمود: اگريک سال ترکش کنند مهلت داده نخواهند شد.
<!--[if !supportLists]-->5.<!--[endif]-->کعبه، محل طواف، ركوع و سجود بندگان است
طبق تصريح آيات قرآن، كعبه محل طواف و ركوع و سجود بندگان خد است.
(به خاطر بياور) زمانى را كه جاى خانه (كعبه) را براى ابراهيم آماده ساختيم (تا خانه را بنا كند؛ و به او گفتيم:) چيزى را همتاى من قرار مده! و خانهام را براى طوافكنندگان و قيامكنندگان و ركوع كنندگان و سجودكنندگان (از آلودگى بتها و از هر گونه آلودگى) پاك ساز.
از مقام ابراهيم، عبادتگاهى براى خود انتخاب كنيد! و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه: «خانه مرا براى طوافكنندگان و مجاوران و ركوعكنندگان و سجده كنندگان، پاك و پاكيزه كنيد!»
<!--[if !supportLists]-->6.<!--[endif]-->کعبه، مرکز و محور ياد خداست
بعد از اين كه در آيات 26 و 27 سوره حج، براى حضرت ابراهيم فرمود: كه خانه را از آلودگى بتها پاك كن و مردم را دعوت عمومى به حج كن؛ تا پياده و سواره بر مركبهاى لاغر از هر راه دور، بسوى تو بيايند؛ در آيات بعد ياد آورى مىكند كه اين خانه محور ياد خدا است؛ زيرا حاجى با آوردن قربانى، آن را با بردن اسم خدا بر آن، قربانى مىكند و در حين طواف خانه لبيك اللهم لبيك مىگويد:
حرام و محرّم بودن کعبه به اين معنى است کسانى که فکر و انديشه و عملشان پليد و ناپاک است (کافران و مشرکان) نبايد وارد كعبه و سرزمين اطرافش شوند و هيچ کس; اعم از مسلمان و غير مسلمان، حق هيچ گونه هتک حرمت، ارتکاب خلاف و سلب امنيت از کسى يا چيزى را ندارد و اگر کسى چنين کند کيفر او مضاعف خواهد بود:
(کسانى که مردم را از رفتن به) مسجدالحرام، که آن را براى همه مردم برابر قرار داديم، مانع شوند; چه کسانى که در آنجا زندگى مىکنند يا از نقاط دور وارد مىشوند (مستحق عذاب دردناک اند) و هر کس بخواهد در اين سرزمين از راه حق منحرف گردد و دست به ستم زند، ما از عذابى دردناک به او مىچشانيم.
<!--[if !supportLists]-->8.<!--[endif]-->کعبه، مرکز و پايگاه اقامه نماز است
امام صادق عليه السلام فرمود: خوشايندترين زمين نزد خداى تعالى مكّه است. و هيچ خاكى نزد خداى عزّ و جلّ از خاك مكّه، و هيچ سنگى نزد خداوند عزّ و جلّ از سنگ مكّه، و هيچ درختى نزد خداى عزّ و جلّ از درخت آن، و هيچ كوهستانى نزد خداى عزّ و جلّ از كوهستان آن، و هيچ آبى نزد خداى عزّ و جلّ از آب آن خوشايندتر نيست.
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى381هـ)، من لا يحضره الفقيه، ج2، ص243، تحقيق: علي اكبر الغفاري، ناشر: جامعه مدرسين حوزه علميه قم.
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 13، ص 243، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
روايت دوم؛
در معتبره ميسره (ابن عبد العزيز)، برترين بقعه هاى زمين مكه، ذكر شده است:
ميسره مىگويد: من در خيمه نزد امام صادق عليه السّلام بودم و حدود پنجاه تن از ياران آن حضرت در محضرش بودند، امام عليه السّلام نشست و پس از سكوتى طولانى فرمود: شما را چه شده است؟ شايد مىپنداريد كه من پيامبر خدايم! به خدا سوگند اينگونه نيست ولى من از خويشان و فرزندان پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله هستم؛ پس هر كه به ما بپيوندد خداوند او را همراهى كند و هر كه ما را دوست بدارد خداى گرامى و بزرگ او را دوست بدارد و هر كه ما را [از حقّمان] محروم نمايد خداوند او را محروم كند. آيا مىدانيد كه كدام زمين نزد خدا فضيلت مند تر است؟ هيچ يك از ما سخن نگفت و خود پاسخ داد: آن، سرزمين مكّه است كه خداوند آن را حرم خويش ساخت و خانه خود را در آن نهاد، سپس فرمود: آيا مىدانيد كه كدام قسمت از سرزمين مكّه نزد خدا محترم تر است؟ ديگر بار هيچ كس از ما سخن نگفت و خود پاسخ داد: آن قسمت، مسجد الحرام است، سپس فرمود: آيا مىدانيد كه كدام قسمت از مسجد الحرام نزد خدا بلند مرتبه تر است؟ باز هم هيچ كس از ما سخن نگفت و خود پاسخ داد: آن قسمت، ميان ركن و مقام و در كعبه است و آن «حطيم» حضرت اسماعيل عليه السّلام است كه در آن زمين به گوسفندانش علوفه مىداده و نماز مىگزارده است. به خدا سوگند كه اگر بندهاى در اين مكان گام نهد و شبها به نماز ايستد تا روز فرا آيد و روزها روزه بدارد تا شب فرا آيد ولى به حقّ و حرمت ما اهل بيت آگاه نباشد خداوند هرگز از او چيزى نپذيرد.
الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي 381 هـ) ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 205، ناشر: دار الرضى، قم، چاپ اول 14069هـ
روايت سوم
طبق صحيحه ابى حمزه ثمالى، برترين بقعه روى زمين بين ركن و مقام است:
ابو حمزه ثمالى مىگويد: امام زين العابدين عليه السلام به ما فرمود: كدام بقعهاى از زمين برتر است؟ ما گفتيم: خدا و رسول خدا و فرزندان رسول خدا داناتر است. امام فرمود: برترين بقاع بين ركن و مقام است، اگر مردى در مدت عمرش كه همانند حضرت نوح (950 سال) عمر كند، در اين مكان روز ها را روزه بدارد و شب را به عبادت سحر كند سپس بدون ولايت ما خدا را ملاقات كند؛ اين عبادت و شب زنده دارىاش به درد او نمىخورد.
الشيخ الصدوق، أبي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي (المتوفى سنه 381 )، من لا يحضره الفقيه،ج 2، ص 245، تصحيح و تعليق: علي أكبر الغفاري، الناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية ـ قم الطبعة الثانية
المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج27، ص 173، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء- بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403- 1983 م.
فضائل ويژه كربلا
موارد بسيارى از فضائل ويژه كربلا را مىتوان از روايات به دست آورد. اگر به ذكر همه آنها پرداخته شود نوشتار طولانى خواهد شد. روى اين جهت به برخى از ويژگيهاى مهم تر آن اشاره مىشود.
1. كربلا قبل از كعبه، آفريده و مبارك قرار داده شد
خداوند زمين كربلا را قبل از خلق كعبه آفريد و آن را مقدس و مبارك قرارداد.
امام باقر عليه السلام مىفرمايد: خداوند کربلا را ۲۴ هزار سال قبل از آنکه کعبه را خلق نمايد آفريد و آن زمين را مقدس نمود و برکت داد و قبل از آن خلق ننموده بود مقدّسى و مبارکى مانند آن زمين.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام،ج 6، ص 72،تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة،1365 ش.
2.سجده بر خاك كربلا مستحب است
از ديدگاه شيعيان، اجزاء نماز داراى احكام واجب، مستحب، مكروه و حرام است. و از جمله اجزاء نماز، سجده است يكى از مستحبات سجده اين است كه سجده بر زمين باشد؛ اما فقهاى شيعه گفتهاند افضل اين است كه سجده بر تربت امام حسين عليه السلام باشد. در اين مورد ابتدا نظر فقهاء را متذكر مىشويم سپس روايات را كه مورد اسنتاد فقهاء نيز واقع شده بيان مىكنيم:
شهيد اول:
ايشان پس از اين كه مستحبات سجده را مىشمارد ميفرمايد:
البحث الثاني في مستحباته وهو التكبير....... والسجود على الأرض وأفضلها التربة الحسينية.
بحث دوم در مستحبات سجده است، يكى از مستحبات سجده كردن برزمين است و برترين زمين سجده برتربت امام حسين عليه السلام است.
العاملي، محمد بن جمال الدين مكي، الشهيد الأول(متوفاي 786)، البيان ص 88، ناشر: مجمع الذخائر الإسلامية - قم – إيران
محقق سبزواري:
والأفضل السجود على الأرض، والأفضل التربة الحسينية (عليه السلام).
بهتر سجده كردن برزمين است اما برتر اين است كه زمين تربت امام حسين باشد.
سبزواري، محمد باقر، (متوفاي 1090 ه) كفاية الأحكام، ج 1، ص 84، تحقيق: مرتضى الواعظي الأراكي، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين ـ قم، الطبعة الأولى 1423 ه
امام خميني(ره):
حضرت امام در تحرير الوسيله مىفرمايد:
مسألة 10 - لا يعتبر الطهارة في مكان المصلي إلا مع تعدي النجاسة غير المعفو عنها إلى الثوب أو البدن، نعم تعتبر في خصوص مسجد الجبهة كما مر، كما يعتبر فيه أيضا مع الاختيار كونه أرضا أو نباتا أو قرطاسا، والأفضل التربة الحسينية التي تخرق الحجب السبع، وتنور إلى الأرضين السبع على ما في الحديث.
در مكان نماز گزار طهارت شرط نيست؛ مگر اين كه نجاست غير معفو عنه به بدن و لباس سرايت كند. بلى خصوص محل سجده پيشانى بايد پاك باشد؛ چنانچه در مسجد الجبهه ( يعنى چيزى كه سجده بر آن جائز است) در صورت اختيار معتبر اين است كه بايد زمين يا چيزى روييده از زمين يا كاغذ باشد؛ اما بهتر تربت امام حسين است كه طبق روايات سجده بر آن حجاب هفت گانه را پاره مىكند و تا هفت زمين را نورانى مىكند.
الخميني، السيد روح الله الموسوي، (متوفاي 1409) تحرير الوسيلة، ج 1 ص 149، ناشر: دار الكتب العلمية چاپخانه: مطبعة الآداب ـ النجف الأشرف، طبعة الثانية1390
آيت الله العظمي خوئي(ره)
والشيعة يعتبرون في سجود الصلاة أن يكون على أجزاء الأرض الأصلية: من حجر أو مدر أر رمل أو تراب، أو على نبات الأرض غير المأكول والملبوس ويرون أن السجود على التراب أفضل من السجود على غيره، كما أن السجود على التربة الحسينية أفضل من السجود على غيرها. وفي كل ذلك اتبعوا أئمة مذهبهم الأوصياء المعصومين ومع ذلك كيف تصح نسبة الشرك إليهم وأنهم يسجدون لغير الله.
والتربة الحسينية ليست إلا جزء من أرض الله الواسعة التي جعلها لنبيه مسجدا وطهورا ولكنها تربة ما أشرفها وأعظمها قدرا، حيث تضمنت ريحانة رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وسيد شباب أهل الجنة من فدى بنفسه ونفيسه ونفوس عشيرته وأصحابه في سبيل الدين وإحياء كلمة سيد المرسلين. وقد وردت من الطريقين في فضل هذه التربة عدة روايات عن رسول الله وهب أنه لم يرد عن رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ولا عن أوصيائه ما يدل على فضل هذه التربة، أفليس من الحق أن يلازم المسلم هذه التربة، ويسجد عليها في مواقع السجود؟ فإن في السجود عليها - بعد كونها مما يصح السجود عليه في نفسه - رمزا وإشارة إلى أن ملازمها على منهاج صاحبها الذي قتل في سبيل الدين وإصلاح.
الموسوي الخوئي، السيد أبو القاسم، (متوفاي 1411هـ)، البيان في تفسير القرآن، ص 473، الناشر: دار الزهراء للطباعة والنشر والتوزيع، بيروت ـ لبنان، الطبعة الرابعة 1395 - 1975 م
محمد رضا گلپايگاني:
(مسألة 701) يعتبر في مسجد الجبهة مع الاختيار أن يكون أرضا أو نباتا، والأفضل التربة الحسينية التي تخرق الحجب السبع وتنور إلى الأرضين السبع.
در محل سجده در صورت اختيار، معتبر اين است كه زمين يا چيزى روييد از زمين باشد و بهتر از همه تربت امام حسين عليه السلام است كه سجده برآن حجاب هفت گانه را پاره مىكند و تا زمين هفت گانه را روشن مىسازد.
الگلپايگاني، السيد محمد رضا الموسوي (متوفاي 1414)، هدايةالعباد،ج 1 ص 137، الناشر: دار القرآن الكريم، قم، الطبعةالأولى 1413
سيد محمد سعيد حكيم:
آقاى حكيم نيز سجده بر تربت امام حسين را بهتر و مستحب مىداند:
( مسألة 89 ): والسجود على الأرض أفضل، وأفضلها طين قبر الحسين عليه السلام فقد ورد عن الإمام الصادق عليه السلام أنه كان قد أعد منه لصلاته.
سجده برزمين بهتر است و برترين زمين خاك قبر امام حسين عليه السلام است. از امام صادق عليه السلام وارد شده است كه خاك قبر امام حسين عليه السلام را براى سجده آماده مىكرد.
الطباطبائي الحكيم، السيد محمد سعيد، منهاج الصالحين العبادات، ج 1، ص 178، ناشر: دار الصفوة، بيروت ـ لبنان، الطبعة الأولى 1415- 1994 م
روايات مورد استناد فقهاء
مستند فقهاء در فتوا بر استحباب سجده برتربت امام حسين عليه السلام، اين روايات است كه سجده بر آن را برتر از ديگر اشياء زمين مىدانند.
در روايتى امام صادق عليه السلام فرمود: سجده بر تربت قبر امام، تا هفت زمين را نورانى مىكند:
قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام السُّجُودُ عَلَى طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام يُنَوِّرُ إِلَى الْأَرَضِينَ السَّبْعَةِ وَمَنْ كَانَتْ مَعَهُ سُبْحَةٌ مِنْ طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام كُتِبَ مُسَبِّحاً وَإِنْ لَمْ يُسَبِّحْ بِهَا.
سجده بر خاك قبر امام حسين عليه السّلام نورى مىبخشد كه فروغ آن تا به زمين هفتم ميرسد و هر كس تسبيحى از خاك قبر امام حسين عليه السلام به همراه داشته باشد، تسبيح كننده به حساب مىآيد؛ هر چند كه با آن تسبيح نكند.
الشيخ الصدوق، أبي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي (المتوفى سنه 381 )، من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 268، تصحيح و تعليق: علي أكبر الغفاري، الناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية ـ قم الطبعة الثانية
در روايت ديگر آثار و ثواب سجده بر تربت امام حسين را بيان مىكند:
عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ كَانَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام خَرِيطَةُ دِيبَاجٍ صَفْرَاءُ فِيهَا تُرْبَةُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام فَكَانَ إِذَا حَضَرَتْهُ الصَّلَاةُ صَبَّهُ عَلَى سَجَّادَتِهِ وَسَجَدَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ عليه السلام إِنَّ السُّجُودَ عَلَى تُرْبَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْع.
معاويه بن عمار مىگويد: امام صادق عليه السلام کيسه اى داشت كه در آن تربت امام حسين عليه السلام را نگه مىداشت. هر وقت كه نماز مىخوانده آن را بر سجادهاش مىريخت و بر آن سجده مىكرد. امام عليه السلام فرمود: سجده بر تربت امام حسين عليه السلام هفت حجاب را پاره مىكند.
الشيخ الصدوق، أبي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي (المتوفى سنه 381 )، من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 268، تصحيح و تعليق: علي أكبر الغفاري، الناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية ـ قم الطبعة الثانية
حال اگر كسى كه سجده بر تربتش حجاب هفت آسمان را پاره مىكند، خود او چه مىكند؟ و چه زيبا سخنى گفته است علامه امينى رضوان الله تعالى عليه:
هذا حبنا وهذا حسيننا، وهذا مأتمه، وهذه كربلاؤه، وهذه تربته، وهي مسجدنا، والله ربنا، وسنتنا وسيرتنا سيرة نبينا وسنته ولله الحمد.
اين است محبت ما و اين است حسين ما، و اين است گردهمائى عزادارى او، و اين است كربلاى او، و اين است تربت او و اين است مسجد ما. خدا پروردگار ما و سنت و سيرت ما سيرت پيامبر ما و سنت اوست و تمام ستايش از آن خدا است.
الأميني، الشيخ عبد الحسين (متوفاي 1362)، سيرتنا وسنتنا، ص180، ناشر: دار الغدير للمطبوعات / دار الكتاب الإسلامي، بيروت ـ لبنان، الطبعة الثانية 1412 - 1992 م
3. تربت كربلا، شفاء است
در مورد اين كه تربيت كربلا مايه شفاء هردرد و مريضى است روايات فراوان است كه در اينجا به دو روايت اشاره مىكنيم و تعدادى روايات كه بيانگر اين مورد است در فرازهاى بعدى نيز آمده است:
به نقل يونس بن ربيع امام صادق عليه السلام فرمود: نزد سر مبارك حسين بن على عليهما السّلام تربت قرمزى است كه در آن شفاء هر دردى غير از مرگ مىباشد
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 468، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 468، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
امام صادق عليه السلام فرمود: در تربت قبر امام حسين عليه السّلام شفاء هر دردى بوده و آن دواء اكبر مىباشد.
الطوسي، الشيخ الطائفة أبي جعفر محمد بن الحسن بن علي بن الحسن، (متوفاي460 هـ)، مصباح المتهجد، ص 732، ناشر: مؤسسة فقه الشيعة، بيروت ـ لبنان، الطبعة الأولى1411ه - 1991م
روايت سوم؛ شرط شفاء تربت، اعتقاد به شفابخشي آن است
در حديث صحيح ديگر امام صادق عليه السلام بهره مندى از آثار تربت سيد الشهداء عليه السلام را، (كه از جمله آن شفاء بخشى تربت است) اعتقاد به آن آثار مقيد مىكند:
محضر حضرت ابى عبد اللَّه عليه السّلام عرضه داشتم: آيا اين طور است كه شخص تربت قبر امام حسين عليه السّلام را وقتى اخذ نمود از آن انتفاع برده ولى تربت غير آن حضرت را وقتى اخذ كرد نمىتواند از آن نفع ببرد؟حضرت فرمودند: اين طور نيست كه مجرّد اخذ نمودن تربت اين اثر را داشته باشد، قسم به خدائى كه معبودى غير از او نيست، اگر كسى با اعتقاد به اين كه خدواند با اين تربت به او نفع مىرساند آن را بردارد؛ حتماً از آن بهره مىبرد.
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج 4، ص 588،ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 461، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة الأولى1417
روايت چهارم؛ شفاء بخشي تربت، ويژه شيعيان و دوستان اهل بيت است
امام كاظم عليه السلام وصيت فرمود: هر گاه مرا بردند بمقبره معروفه بمقابر قريش مرا در قبر بخوابانند و قبر مرا بيش از چهار انگشت گشاده نكنند و چيزى از خاك قبر مرا از براى تبرك بر ندارند؛ زيرا كه خاك قبر ما حرام است مگر خاك قبر جدم حسين بن على عليه السلام؛ زيرا همان خداوند آن خاك را براى شيعه ما و دوستان ما شفا قرار داده است.
القمي، أبي جعفر الصدوق محمد بن علي بن الحسين بابويه (متوفاي381 هـ)، عيون أخبار الرضا، ج 2، ص 95، تصحيح و تعليق: الشيخ حسين الأعلمي، الناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات بيروت ـ لبنان، الطبعة الأولى 1404 ه - 1984م
العاملي، محمد بن الحسن الحر العاملي (متوفاي 1104هـ)، الفصول المهمة في أصول الأئمة، ج 3، ص 43، تحقيق: محمد بن محمد الحسين القائيني، ناشر: مؤسسة معارف إسلامي إمام رضا (ع)، الطبعة الأولى1418 - 1376 ش
4. خوردن تربت كربلا به قصد ا ستشفاء، جائز است
در رابطه با جواز خوردن تربت كربلا، روايات فراوان در منابع شيعه وارد شده است و در اين جا به چند نمونه آن اشاره مىشود:
سعد ابن سعد مىگويد: از حضرت ابى الحسن عليه السّلام راجع به خوردن تربت پرسيدم؟ حضرت فرمودند: خوردن تربت حرام است همان طورى كه خوردن ميته و خون و گوشت خوك حرام است مگر تربت قبر امام حسين عليه السّلام؛ زيرا در آن شفاء از هر دردى و امان از هر خوف و هراسى است.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 478، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج 6، ص 266، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
اين روايت، از طريق ديگر از امام هشتم عليه السلام اينگونه نقل شده است:
سعد بن سعد اشعرى مىگويد: از امام هشتم عليه السّلام پرسيدم از خاكى كه مردم مىخورند فرمود: هر خاكى خوردنش حرام است مانند مردار، خون و آنچه بنام جز خدا ذبح كنند، جز خاك قبر حسين عليه السّلام كه درمان هر درديست.
الطوسي، أبي جعفر محمد بن الحسن (متوفاي 460هـ)، الامالي، ص 319، تحقيق: قسم الدراسات الإسلامية - مؤسسة البعثة، ناشر: دار الثقافة للطباعة والنشر والتوزيع ـ قم، الطبعة الأولى1414
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14،ص 529، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ
زيد شحام مىگويد: امام صادق عليه السلام فرمود: همانا خداى تعالى تربت حسين عليه السلام را موجب شفاء از هر بيمارى و امان از هر بيم و ترسى قرار داده، پس هر گاه كسى از شما آن تربت را گرفت بايد آن را ببوسد و بر چشم خود گذارد و بر تمام بدنش بكشد و بگويد: خداوندا بحق اين تربت و بحق كسى كه در آن قرار گرفته و سكنى نموده، و بحق پدر و مادر و برادرش و بحق امامانى كه از فرزندان او هستند، و بحق فرشتگانى كه اطراف قبر او را احاطه نمودند كه اين تربت را باعث شفاء از هر بيمارى، و رهائى و بهبودى از هر مرض، و نجات از هر آفت، و مانع و جلوگير از آنچه كه من ميترسم و مىگريزم قرار دهى، پس تربت را (بخوردن و همراه داشتن) مصرف نمايد، ابو اسامه گويد: من در مدت عمر طولانى خود تربت را همان طور كه حضرت صادق (ع) فرمود و توصيف نمود مصرف نموده و بكار بردم، پس بحمد اللَّه (ببركت آن در مدت عمر خود امر) ناگوارى نديدم
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 523، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
روايت سوم:
در روايت ديگر امام صادق عليه السلام استشفاء از تربت را منوط به خواند دعاء آن و خوردن تربت را مقيد به مقدار يك نخود كرده و بيشتر از آن را حرام دانسته است:
امام صادق عليه السلام فرمود: استشفاء از تربت دعائى دارد كه هر كه آن را بخورد و آن دعا را نخواند بسا كه سودى نبرد، فرمود: آن را بايد ببوسى و پيش از خو.ردن بر چشم خود بگذارى و زياد تر از يك نخود هم نخورى، هر كه بيش از آن بخورد گويا از گوشت ما را خورده و از خون ما مكيده، و چون خوردى بگو- و دعا را ذكر كرده
فتواي فقهاء، در مورد تربت كربلا
از ديدگاه شيعه، خوردن تربت امام حسين به قصد طلب شفاء جائز و خوردن بيشتر از يك نخود آن جائز نيست. كه در اين جا نظر چند تن از فقهاء را مىآوريم:
شيخ طوسي (ره)
ولا يجوز أكل شئ من الطين على اختلاف أجناسه إلا طين قبر الحسين بن علي عليهما السلام، فإنه يجوز أن يؤكل منه اليسير للاستشفاء به. ولا يجوز الاكثار منه على حال.
خوردن انواع مختلف خاك جائز نيست؛ مگر خاك قبر امام حسين كه خوردن كم از آن براى طلب استشفاء جائز است.
الطوسي، أبي جعفر محمد بن الحسن (متوفاي 460هـ) النهاية في مجرد الفقه والفتاوى، ص 590، ناشر: انتشارات قدس محمدي – قم.
ابن ادريس حلي (ره)
ولا يجوز أكل شئ من الطين على اختلاف أجناسه، سواء كان أرمنيا، أو من طين البحيرة، أو غير ذلك، إلا طين قبر الحسين عليه السلام فإنه يجوز أن يؤكل منه اليسير، للاستشفاء فحسب، دون غيره، ولا يجوز الإكثار منه.
خوردن انواع مختلف خاك جائز نيست؛ مگر خاك قبر امام حسين عليه السلام كه خوردن كمى از آن فقط براى استشفاء جائز است و خوردن بيشتر از آن هم جائز نيست.
الحلي، ابي جعفر محمد بن منصور بن أحمد بن إدريس (متوفاي568 هـ)، السرائر، ج 3، ص 124، تحقيق: لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين ـ قم، الطبعة الثانية1410
شهيد اول (ره)
شهيد ثانى در شرح لمعه متن شهيد اول را اينگونه نقل كرده است:
(الرابعة يحرم الطين) بجميع أصنافه (إلا طين قبر الحسين عليه السلام) فيجوز الاستشفاء منه (لدفع الأمراض) الحاصلة (بقدر الحمصة) المعهودة المتوسطة (فما دون).
چهارم، خوردن انواع خاك حرام است؛ مگر خاك قبر امام حسين عليه السلام. پس جهت استشفاء از آن براى دفع امراض به اندازه يك نخود متوسط جائز است.
العاملي، زين الدين الجبعي (الشهيد الثاني) متوفاي965هـ، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، ج 7، ص 326، ناشر: انتشارات داورى - قم، الطبعة الاولي 1410 ه ق
مستند فقهاء در اين فتوا، رواياتى است كه قبل از نظرات، بيان شد.
5. تربت كربلا امان است
طبق روايات متعدد، تربت كربلا، باعث امنيت و امان از ترس و.. است
روايت اول:
ابن قولويه با سند صحيح از محمد بن عيسى يقطينى نقل مىكند:
محمد بن عيسى يقطينى مىگويد: امام رضا عليه السلام از خراسان برايم يك بسته جامه فرستاد و ميان آنها گلى بود و بفرستاده گفتم: اين چيست؟ گفت گل قبر حسين عليه السلام و آن حضرت چيزى از جامه و جز آن نفرستد جز اين كه از اين گل در ميان آن مىنهد و ميفرمايد: اين گل، سبب امان است باذن خدا عز و جل.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 466، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة الأولى1417
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 523، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
سعد ابن سعد مىگويد: از حضرت ابى الحسن عليه السّلام راجع به خوردن تربت پرسيدم؟ حضرت فرمودند: خوردن تربت حرام است همان طورى كه خوردن ميته و خون و گوشت خوك حرام است مگر تربت قبر امام حسين عليه السّلام؛ زيرا در آن شفاء از هر دردى و امان از هر خوف و هراسى است.
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 6، ص 267،ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
روايت سوم:
به خاطر همين آثار تربت است كه امام صادق عليه السلام دستور داده است كام فرزندانتان را با تربت كربلا برداريد:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُوسَى بْنِ سَعْدَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ حَنِّكُوا أَوْلَادَكُمْ بِتُرْبَةِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَإِنَّهَا أَمَانٌ.
حسين بن ابى العلاء مىگويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مىفرمود: كام فرزندانتان را با تربت امام حسين عليه السلام برداريد؛ زيرا او سبب امان است.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 466، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
6. زيارت كربلا معادل هزار حج مقبول است
در باره ثواب زيارت كربلا روايات متعدد صحيح و موثق در منابع آمده؛ اما در بيان ثواب زيارت اختلاف دارند. كه در اين جا به برخى از آنها اشاره مىكنيم:
زيارت كربلا، معادل 20 حج و عمره:
مرحوم كلينى در روايت صحيح السند از زيد شحام نقل مىكند:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ زِيَارَةُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام تَعْدِلُ عِشْرِينَ حَجَّةً وَأَفْضَلُ وَمِنْ عِشْرِينَ عُمْرَةً وَحَجَّةً.
زيد شحّام مىگويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: زيارت امام حسين عليه السّلام: معادل بيست حجّ بلكه برتر از بيست حجّ و عمره مىباشد.
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 4، ص580،ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات،ص 302،التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
معادل پنجاه حج با رسول خدا
در روايت موثق ديگر امام صادق عليه السلام زيارت كربلا را معادل پنجاه حج با رسول خدا بيان كرده است:
وَعَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام إِنَّ زِيَارَةَ الْحُسَيْنِ عليه السلام تَعْدِلُ خَمْسِينَ حَجَّةً مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله.
زيارت امام حسين عليه السلام معادل پنجاه حج با رسول خدا صلى الله عليه وآله است.
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 454، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه با شناخت مقام امام حسين عليه السلام قبر او را زيارت كند؛ خداوند ثواب هزار حج مقبول برايش مىنويسد و گناهان گذشته و آينده او بخشيده مىشود.
المشهدي الحائري، أبو عبد الله محمد بن جعفر بن علي، (متوفاي 610هـ) المزار الكبير، ص 350، التحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، ناشر: نشرالقيوم، المطبعة: مؤسسة النشر الاسلامي الطبعة الأولى ـ قم 1419هـ
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 446، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
هزار حج مقبول و هزار عمره مبرور
در دو روايت صحيح ديگر امام باقر و امام صادق عليهما السلام زيارت كربلا را معادل هزار حج مقبول و هزار عمره مبرور بيان كرده اند:
امام باقر عليه السلام فرمود: اگر مردم مىدانستند كه در زيارت قبر حضرت حسين بن على عليهما السّلام چه فضل و ثوابى است حتما از شوق و ذوق قالب تهى مىكردند و به خاطر حسرتها نفسهايشان به شماره افتاده و قطع خواهد شد. راوى مىگويد: عرض كردم: در زيارت آن حضرت چه اجر و ثوابى مىباشد؟
حضرت فرمودند: كسى كه از روى شوق و ذوق به زيارت آن حضرت رود خداوند متعال هزار حجّ و هزار عمره قبول شده برايش مىنويسد و اجر و ثواب هزار شهيد از شهداء بدر و اجر هزار روزه دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب آزاد نمودن هزار بنده كه در راه خدا آزاد شده باشند برايش منظور مىشود و پيوسته در طول ايام سال از هر آفتى كه كمترين آن شيطان باشد محفوظ مانده...
و در روز قيامت نورى به وى اعطاء مىشود كه بين مغرب و مشرق از پرتو آن روشن مىگردد و منادى نداء مىكند:
اين كسى است كه از روى شوق و ذوق حضرت امام حسين عليه السّلام را زيارت كرده و پس از اين نداء احدى در قيامت باقى نمىماند مگر آنكه تمنّا و آرزو مىكند كه كاش از زوّار حضرت ابا عبد اللَّه الحسين عليه السّلام مىبود
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 453، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
در روايت صحيح ديگر نيز امام صادق عليه السلام ثواب زيارت را هزار حج و عمره مقبول ذكر كرده است:
عبد اللَّه بن ميمون قدّاح، از حضرت امام صادق عليه السّلام، پرسيد: براى كسى كه به زيارت امام حسين عليه السّلام برود در حالى كه به حق آن حضرت عارف و آگاه بوده و هيچ استكبار و استنكافى از زيارتش نداشته باشد چه اجر و ثوابى است؟
حضرت فرمودند: براى او ثواب هزار حجّ و هزار عمره مقبول مىنويسند و اگر شقى بوده سعيد محسوبش مىكنند و پيوسته در رحمت خدا غوطه ور است.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 307، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 454، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
7. خدا به زئران كربلا، قبل از زائران عرفات توجه ميكند
در روايت صحيح آمده است كه خداوند متعال قبل از اين كه به زائران عرفات توجه كند، به زائران كربلا عنايت مىكند:
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند تبارك و تعالى پيش از آنكه به اهل عرفات تجلى كند، به زائران قبر حسين عليه السّلام جلوه مىفرمايد و خواستههاى آنان را برآورده مىسازد و گناهانشان را مىآمرزد و شفاعت آنان را در باره ديگران مىپذيرد، و در مرحله بعد به اهل عرفات مىپردازد و با آنان نيز چنين مىكند.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 309، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
القمي، الشيخ الصدوق أبي جعفر محمد بن علي ابن الحسين بن موسى بن بابويه (متوفاي381 هـ)، ثواب الأعمال وعقاب الأعمال، ص 90، الناشر: منشورات الرضى ـ قم، الطبعة الثانية 1368 ه ش
الطوسي، الشيخ الطائفة أبي جعفر محمد بن الحسن بن علي بن الحسن، (متوفاي460 هـ)، مصباح المتهجد،ص 715، ناشر: مؤسسة فقه الشيعة، بيروت – لبنان، الطبعة الأولى 1411ه - 1991 م
8. رسول خدا و اميرمؤمنان زائر كربلا را بدرقه ميكنند
شيح حر عاملى با سند صحيح از امام صادق عليه السلام نقل كرده است:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَمَّامٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ عَنْ حَسَنِ بْنِ حُسَيْنٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عليه السلام قَالَ إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِكَةً مُوَكَّلِينَ بِقَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَإِذَا هَمَّ الرَّجُلُ بِزِيَارَتِهِ فَاغْتَسَلَ نَادَاهُ مُحَمَّدٌ صلي الله عليه وآله يَا وَفْدَ اللَّهِ أَبْشِرُوا بِمُرَافَقَتِي فِي الْجَنَّةِ وَنَادَاهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَنَا ضَامِنٌ لِقَضَاءِ حَوَائِجِكُمْ وَدَفْعَةِ الْبَلَاءِ عَنْكُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ثُمَّ اكْتَنَفَهُمُ النَّبِيُّ صلي الله عليه وآله وَعَلِيٌّ عليه السلام عَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ حَتَّى يَنْصَرِفُوا إِلَى أَهَالِيهِمْ.
حارث بن مغيره، مىگويد: حضرت ابى عبد اللَّه عليه السّلام فرمودند: خداوند متعال فرشتگانى دارد كه موكّل قبر حضرت امام حسين عليه السّلام مىباشند هنگامى كه شخص قصد زيارت آن حضرت را نموده غسل كند حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم ايشان را مورد نداء قرار داده و مىفرمايد: اى مسافران خدا! بشارت باد بر شما كه در بهشت با من هستيد.
سپس امير المؤمنين عليه السّلام به ايشان نداء نموده و مىفرمايد: من ضامنم كه حوائج شما را بر آورده نموده و بلاء را در دنيا و آخرت از شما دفع كنم، سپس پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و امير مؤمنان با ايشان از طرف راست و چپ ملاقات فرموده تا بالأخره به اهل خود بازگردند.
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة،ج 14، ص 485، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
9. رسول خدا زائر كربلا را به همنشني خود بشارت داده است
يكى از جمله هاى روايت فوق اين است:
نَادَاهُ مُحَمَّدٌ صلي الله عليه وآله يَا وَفْدَ اللَّهِ أَبْشِرُوا بِمُرَافَقَتِي فِي الْجَنَّةِ.
رسول خدا صلى الله عليه وآله زائر كربلا را مورد نداء قرار داده و مىفرمايد: اى مسافران خدا! بشارت باد بر شما كه در بهشت با من هستيد.
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة،ج 14، ص 485، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
10. امير مؤمنان برآورده شدن حاجات زائركر بلا را ضمانت كرده است
در روايت صحيح فوق يكى از فقراتش اين است:
وَنَادَاهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَنَا ضَامِنٌ لِقَضَاءِ حَوَائِجِكُمْ وَدَفْعَةِ الْبَلَاءِ عَنْكُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ.
امير مؤمنان به زائران مىفرمايد: من ضامنم كه حوائج شما را بر آورده نموده و بلاء را در دنيا و آخرت از شما دفع كنم.
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة،ج 14، ص 485،تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
11. زائر كربلا، عمرش طولاني است
در روايت موثق امام باقر عليه السلام يكى از آثار زيارت كربلا را طولانى شدن عمر و وسعت رزق بيان مىكند:
امام باقر عليه السلام فرمودند: شيعيان ما را به زيارت قبر حضرت حسن بن على عليهما السّلام امر كنيد؛ زيرا زيارت آن حضرت رزق و روزى را زياد و عمر را طولانى كرده و امورى كه بدى و شر را جلب مىكنند دفع مىنمايد. و زيارت آن حضرت بر هر مؤمنى كه اقرار به امامت حضرتش از طرف حق تعالى دارد واجب و لازم است.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام، ج 6، ص 42،تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة،1365 ش.
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 413، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
به همين جهت است كه در روايت ديگر آمده، در آن مدتي كه زائر در كربلا اقامت دارد و مشغول زيارت امام حسين است، اين ايام جزء عمر او محسوب نميشود
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو سَعِيدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ زَكَرِيَّا الْعَدَوِيُّ الْبَصْرِيُّ عَنْ هَيْثَمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الرُّمَّانِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عليه السلام عَنْ أَبِيهِ عليه السلام قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ عليه السلام إِنَّ أَيَّامَ زَائِرِي الْحُسَيْنِ عليه السلام لَا تُحْسَبُ مِنْ أَعْمَارِهِمْ وَلَا تُعَدُّ مِنْ آجَالِهِم.
امام هشتم به نقل از امام صادق عليهما السلام فرمودند: ايّام زيارت حضرت امام حسين عليه السّلام جزء عمر زائر شمرده نشده و از اجلشان محسوب نمىگردد.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 260، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
12. زائران كربلا، قبل از همه وارد بهشت مي شوند
در روايت موثق، امام صادق فرمود: زائران كربلا قبل از همه وارد بهشت مىشوند:
عبد اللَّه بن زراره، مىگويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مىفرمودند:
در روز قيامت براى زوّار حسين بن على عليهما السّلام بر ساير مردم فضيلت و برترى است. عرض كردم: فضيلت شان چيست؟ فرمودند: چهل سال قبل از ديگران وارد بهشت مىشوند در حالى كه مردم در حساب و موقف مىباشند.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 262، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 425، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ
13. زائر كربلا، زائر خدا در عرش است
در اين باره روايت فراوان است به ذكر چند روايت اكتفا مىكنيم:
كسى كه مضجع شريف امام حسين را با شناخت حق آنحضرت در روز عاشورا زيارت كند؛ مانند اين است كه خداوند را در عرش زيارت كرده است.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام، ج 6، ص 51، تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة،1365 ش.
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 476، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
در روايت ديگر نيز از امام صادق عليه السلام نقل شدهاست:
زيد شحام مىگويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم براى زائر امام حسين عليه السلام چه ثوابى است؟ فرمود: همانند اين است كه خدا را در عرش زيارت كرده است. پرسيدم ثواب زيارت يكى از امامان ديگر چسيت؟ فرمود: همانند كسى است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله را زيارت كرده است.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 278، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
حسين بن محمّد قمى، مىگويد: حضرت رضا عليه السّلام به من فرمودند:
كسى كه قبر پدرم را در بغداد زيارت كند، مانند كسى است كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام را زيارت نموده منتهى زيارت رسول خدا و امير المؤمنين صلوات اللَّه و سلامه عليهما فضيلت و برترى دارد سپس فرمودند: كسى كه قبر حضرت ابى عبد اللَّه الحسين عليه السّلام را در كنار فرات زيارت كند مانند كسى است كه خدا را بالاى كرسىاش زيارت نموده
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 278، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
كسى كه دوست دارد با 120 هزار پيامبر مصافحه كند؛ بايد قبر حسين بن على را در نيمه شعبان زيارت كند؛ زيرا ارواح پيامبران براى زيارت از خدا اجازه مىخواهند و براى آنها اجازه داده مىشود.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام، ج 6، ص 49، تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة،1365 ش
المشهدي الحائري، أبو عبد الله محمد بن جعفر بن علي، (متوفاي 610هـ) المزار الكبير، ص 404، التحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، ناشر: نشرالقيوم، المطبعة: مؤسسة النشر الاسلامي الطبعة الأولى ـ قم 1419هـ
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 468، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.
اين مواردى كه ذكر شده گوشهى از فضائل ويژه كربلا است.
نتيجه نهائي در ارزيابي برتري كعبه و كربلا بر يكديگر
از منظر روايات، كعبه و كربلا داراى فضائل مشترك و فضائل ويژه هستند كه هر يكى از اين موارد فوق، به قدر امكان بررسى شد؛ با توجه به آن موارد تا حدودى مىشود در بارهى اين مسأله نظر داد؛ اما تعدادى از روايات ديگر كه صريح در اين مسأله است نتيجه نهائى را، به نفع «برتري كربلا بر كعبه» رقم مىزند. در اين قسمت به تشريح و توضيح آن مىپردازيم:
روايات بيانگر برتري كربلا بر كعبه
روايت اول؛ اگر فضائل كربلا بيان شود؛ حج تعطيل ميشود
امام صادق عليه السلام در صحيحه، به ابن ابى يعفور مىفرمايد: فضائل كربلا آن قدر زياد است كه اگر بيان شود؛ حج به كلى تعطيل مىشود و با توجه به همين فضائل و عظمت مضجع شريف امام حسين عليه السلام است كه خداوند قبل از مكه، كربلا را حرم امن خود قرار داد. راوى مىپرسد اگر فضائل كربلا اين قدر است پس چرا زيارتش واجب نشد؟ حضرت مىفرمايد: خواست خدا همين بوده است:
عبد اللَّه ابى يعفور گفت: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه به شخصى از دوستانش فرمودند. فلانى! به زيارت قبر ابى عبد اللَّه الحسين عليه السّلام مىروى؟ آن شخص گفت: بلى من هر سه سال يا دو سال يك مرتبه به زيارتش مىروم. حضرت در حالى كه صورتشان زرد شده بود فرمودند:
به خدائى كه معبودى غير از او نيست، اگر او را زيارت كنى برتر است براى تو از آنچه در آن هستى! آن شخص عرض كرد: فدايت شوم آيا تمام اين فضل براى من هست؟ حضرت فرمودند:
بلى به خدا سوگند، اگر من فضيلت زيارت آن حضرت و فضيلت قبرش را براى شما باز گو كنم به طورى كلّى حجّ را ترك كرده و احدى از شما ديگر به حج نمىرود، واى بر تو آيا نمىدانى خداوند متعال به واسطه فضيلت قبر آن حضرت كربلا را حرم امن و مبارك قرار داد پيش از آنكه مكّه را حرم امن نمايد؟
ابن ابى يعفور مىگويد: محضرش عرضه داشتم: خداوند متعال حج و زيارت بيت اللَّه را بر مردم واجب كرده ولى زيارت قبر امام حسين عليه السّلام را بر مردم واجب نكرده است پس چطور شما چنين مىفرمائيد؟ حضرت فرمودند: اگر چه همين طور است ولى در عين حال خداوند متعال فضيلت زيارت آن حضرت را اينگونه قرار داده است. مگر نشنيدهاى كلام امير المؤمنين عليه السّلام را كه فرمودند: كف پا سزاوارتر به مسح نمودن از ظاهر و روى پا است، ولى در عين حال حق تعالى مسح روى پا را بر بندگان واجب كرده است؟! و نيز مگر نمىدانى اگر موقف (محلّ محرم شدن) به خاطر شرافتى كه در حرم هست در حرم بود، افضل و برتر بود ولى خداوند متعال آن را در غير حرم قرار داده است.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 449، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة الأولى1417
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 514، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ
المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 98، ص 33، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء، بيروت - لبنان، الطبعة الثانية المصححة، 1403هـ - 1983م.
روايت دوم:
كعبه، به خاطر شرافت خاك كربلا و امام حسين (ع) آفريده شدهاست:
در اين روايت موثقه، خداوند به زمين كعبه فرمود: فضيلت تو، همانند قطرهى نسبت به درياست و اگر خاك كربلا و آن كسى كه در آن آرميده است نبود؛ تو و آن خانهى را كه به آن افتخار مىكنى نمىآفريدم:
امام صادق عليه السلام فرمودند: زمين كعبه در مقام مفاخره گفت: كدام زمين مثل من است، و حال آنكه خداوند خانهاش را بر پشت من بنا كرده و مردم از هر راه دورى متوجه من مىشوند، و حرم خدا و مأمن قرار داده شدهام؟!! خداوند متعال به سويش وحى كرد و فرمود:
بس كن و آرام بگير، به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را كه تو براى خود فضيلت مىدانى در قياس با فضيلتى كه به زمين كربلاء اعطاء نمودهام همچون قطرهاى است نسبت به آب دريا كه سوزنى را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بر دارد، و اساسا اگر خاك كربلاء نبود اين فضيلت براى تو نبود و نيز اگر نبود آنچه كه اين خاك آن را در بر دارد تو را نمىآفريدم و بيتى را كه تو به آن افتخار مىكنى خلق نمىكردم بنا بر اين آرام بگير و ساكت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمين كربلا استنكاف و استكبار و طغيانى از خود نشان مده و الّا تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت مىدهم
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 450، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 514، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ
حضرت على بن الحسين عليهما السّلام فرمودند: خداوند متعال بيست و چهار هزار سال قبل از اينكه زمين كعبه را خلق كند و آن را حرم قرار دهد زمين كربلاء را آفريد و آن را حرم امن و مبارك قرارداد، و هر گاه حق تعالى بخواهد كره زمين را لرزانده و حركتش دهد (شايد كنايه از قيامت باشد) زمين كربلاء را همراه تربتش در حالى كه نورانى و شفّاف هست بالا برده و آن را در برترين باغهاى بهشت قرار داده و بهترين مسكن در آنجا مىگرداند و ساكن نمىشود در آن مگر انبياء و مرسلين (يا بجاى اين فقره فرمودند: و ساكن نمىشود در آن مگر رسولان اولو العزم) اين زمين بين باغهاى بهشت مىدرخشد همان طورى كه ستاره درخشنده بين ستارگان نورفشانى مىنمايد، نور اين زمين چشمهاى اهل بهشت را تار مىكند و با صدائى بلند مىگويد: من زمين مقدّس و طيّب و پاكيزه و مباركى هستم كه سيد الشهداء و سرور جوانان اهل بهشت را در خود دارم.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 451، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى1417
المشهدي الحائري، أبو عبد الله محمد بن جعفر بن علي، (متوفاي 610هـ) المزار الكبير،ص 338، التحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، ناشر: نشرالقيوم، المطبعة: مؤسسة النشر الاسلامي الطبعة الأولى ـ قم 1419هـ
روايت چهارم:
برتري كربلا در تواضع او، و وجود مقدس امام حسين (ع) است
در روايت دوم بيان شد كه زمين كعبه مىخواست با بيان فضائل، خود را برتر از زمين هاى ديگر نشان دهد؛ اما خداوند به او فرمود: ساكت باش! اگر تربت كربلا و آن كسى كه در آن مدفون است نبود تو را خلق نمىكردم.
اما طبق اين روايت خداوند به زمين كربلا فرمود: با فضائلى كه دارى بر زمين هاى ديگر تفاخر كن. زمين كربلا بعد از بيان چند فضليتش بدون اين كه فخر فروشى كند؛ خدا را شكر گذارى كرد. در مقابل خداوند او را به واسطه شكر او، و وجود امام حسين به تواضع او افزود و او را گرامى داشت و برترى بخشيد.
صفوان جمال مىگويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مىفرمودند: خداوند تبارك و تعالى برخى از زمين، و آبها را بر بعضى ديگر تفضيل و برترى داد، پارهاى تفاخر و تكبّر نموده و تعدادى از آنها ستم و تعدى نمودند از اين رو آب و زمين نماند مگر آنكه مورد عقاب الهى قرار گرفت؛ زيرا تواضع و فروتنى در مقابل خدا را ترك كردند حتّى خداوند متعال مشركين را بر كعبه مسلّط كرد و به زمزم آبى شور وارد نمود تا طعمش فاسد گرديد.
ولى زمين كربلاء و آب فرات اولين زمين و اولين آبى هستند كه خداوند متعال مقدّس و پاكيزهشان نمود و بركت به آنها داد و سپس به آن زمين فرمود:
بگو به آنچه خدا تو را به آن فضيلت داده مگر نبوده كه زمينها و آبها بعضى بر برخى ديگر تفاخر و تكبّر نمودند؟! زمين كربلاء عرضه داشت: من زمين خدايم كه مرا مقدّس و مبارك آفريد، شفاء را در تربت و آب من قرار داد، هيچ فخرى نكرده؛ بلكه در مقابل آن كس كه اين فضيلت را به من داده فروتن و ذليل مىباشم، چنانچه بر زمينهاى دون خود نيز فخر نمىكنم بلكه خدا را شكر و سپاس مىكنم پس خداوند متعال بواسطه حسين عليه السّلام و اصحابش آن سرزمين را مورد اكرام قرار داد و در تواضع و فروتنى و شكرش افزود سپس حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودند: كسى كه براى خدا تواضع و فروتنى كند حق تعالى او را بلند كند و كسى كه تكبّر نمايد وى را پست و ذليل خواهد نمود.
القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 455، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولى 1417
المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 98 ص 110، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء- بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403 - 1983 م.
دو مطلب مهم در تحليل روايات
مطلب اول؛ منشأ برتري كربلا، وجود مقدس امام حسين (ع) است
در متن هريكى از اين روايات بايد تأمل كرد كه منشأ برترى كربلا بر كعبه چيست؟ و كربلا از كجا اين همه فضائل را كسب كرده است؟
با دقت در متن آنها، روشن مىشود كه برترى كربلا از وجود مقدس امام حسين عليه السلام نشأت گرفته و كل فضائل و اسرار او در عظمت وجود آنحضرت است.
اگر خداوند كربلا را قبل از كعبه حرم خودش قرار داد؛ به فضل قبر سيد الشهداء است:
اگر آن كسى كه او را زمين كربلا دربر گرفته نبود؛ مكه و بيت الحرام را نمىآفريدم.
اين جمله علاوه بر اينكه علت خلقت كعبه را بيان مىكند، بيانگر علت خلقت زمين كربلا نيز هست؛ زيرا شرافت و برترى كربلا از وجود آن حضرت است و اگر حضرت سيد الشهداء خلق نمىشد؛ كربلا هم نبود و اگر كربلا نمىبود كعبه هم نبود.
از طرف ديگر، وجود سيد الشهداء وابسته به وجود پدر و مادر بزرگوار آن حضرت است. وجود مبارك مادرش وابسته به وجود خاتم انبياء است و طبق حديث قدسى (لولاك ما خلقت الافلاك كه خطاب به رسول خداست) كه مورد قبول فريقين است؛ وجود نبى اكرم علت اصلى خلقت عالم است. بنا براين خداوند مىدانست كه از نسل رسول خدا انسانهاى پاك و هدايتگر جامعه به وجود مىآيد؛ آنحضرت را آفريد. در نتيجه اگر امام حسين عليه السلام كه از وجود رسول خداست نبود؛ كعبه و كربلا هم نبود.
سخنان علماء در برتري كربلا بر كعبه
عدهى از بزرگان علماى شيعه نيز به برترى كربلا بر كعبه تصريح كرده اند كه در اين قسمت نظر برخى را ياد آور مىشويم:
وروي في كربلاء على ساكنها السلام مرجحات، والأقرب أن مواضع قبور الأئمة عليهم السلام كذلك، أما البلدان التي هم بها فمكة أفضل منها حتى من المدينة
در باره كربلا مرحجات وارد شده است. اقرب اين است كه جايگاه قبور ائمه عليهم السلام نيز هم چنين است (مرجح دارند) اما نسبت به شهرهاى كه ائمه در آنان بودند حتى مدينه؛ مكه برتر از آنهاست.
العاملي، شمس الدين الشيخ محمد بن مكي(الشهيد الأول)، متوفاي786هـ، الدروس الشرعية في فقه الإمامية، ج 1، ص470،تحقيق ونشر: مؤسسة النشر الإسلامي ـ قم، الطبعة الأولى 1412 ه
ابن ابى جمهور احسائى بعد از اينكه اين عبارت شهيد اول را در كتابش نقل كرده مىگويد:
ولا ينبغي الشك في أفضلية مواضع قبورهم عليهم السلام على أرض البيت الحرام وأما أفضلية كربلا على أرض بلد مكة، فالأدلة تقتضيه أيضا، وقد سبق الكلام في هذا الباب فارجع إليه (جه).
بدون ترديد جايگاه قبور ائمه عليهم السلام بر زمين بيت الحرام برتر است و اما افضليت كربلا بر زمين مكه به مقتضاى ادله است.
الاحسائي، محمد بن علي بن إبراهيم المعروف بابن أبي جمهور(متوفاي880 هـ)، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج 1، ص430، تحقيق: مجتبى العراقي، چاپخانه: سيد الشهداء – قم، الطبعة الأولى 1403 - 1983 م
2.ابن ابي جمهور احسائي: كربلا در شرافت، برتر از كعبه است؛
ايشان در ذيل روايت دوم مىنويسد:
ظاهره تقدم كربلا في الخلق على مكة، وقد ورد التصريح به فيما رواه الشيخ طاب ثراه عن أبي جعفر عليه السلام قال: خلق الله كربلا قبل أن يخلق الكعبة بأربعة وعشرين ألف عام، وقدسها وبارك عليها، وجعلها أفضل الأرض في الجنة.
ويستفاد منه أشرفية كربلا على الكعبة، ويؤيده ما رواه بن قولويه عن الصادق عليه السلام: ان أرض الكعبة قالت: من مثلي؟ إلى آخر ما نقلناه آنفا.
ظاهر اين روايت تقدم كربلا بر مكه در آفرينش است. بر مطلب فوق روايت امام باقر عليه السلام تصريح دارد. خداوند كربلا را 24 هزار سال قبل از آفرينش كعبه، آفريد و آن را مبارك و مقدس كرد و برترى زمين در بهشت قرارداد.
از اين روايت اشرفيت كربلا بر كعبه استفاده مىشود. اين مطلب را روايت امام صادق عليه السلام تأييد مىكند كه آن را ابن قولويه نقل كرده است.
الاحسائي، محمد بن علي بن إبراهيم المعروف بابن أبي جمهور(متوفاي880 هـ)، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج 1، ص430، تحقيق: مجتبى العراقي، چاپخانه: سيد الشهداء – قم، الطبعة الأولى 1403 - 1983 م
3.علامه سيد شرف الدين موسوي عاملي:
حرمت امام حسين (ع) و كربلا، برتر از حرمت كعبه است
ايشان در مقاله خود تحت عنوان «من ذخائر التراث فلسفة الميثاق والولاية». بعد از نقل روايت دوم (موثقه) مىگويد:
أقول: لا استبعاد ولا إشكال في هذا الأمر، فقد شرفت أرض كربلاء بضمها لجسد سيد الشهداء الإمام أبي عبد الله الحسين (عليه السلام)، ولما كان المؤمن أعظم حرمة من الكعبة - كما جاء عن النبي (صلى الله عليه وآله وسلم) والإمام الرضا (عليه السلام)، انظر: المعجم الكبير 11 / 31 ح 10966، شعب الإيمان 3 / 444 ح 4014، مستدرك الوسائل 9 / 343 ح 11039 -، فكيف بسبط رسول الله وريحانته وسيد شباب أهل الجنة؟! فإن مراد الإمام الصادق (عليه السلام) من ذلك هو إبراز فضيلة أرض كربلاء لا إلغاء فريضة الحج.
هيچ استبعاد و اشكال در اين امر(برترى كربلا) نيست، زمين كربلا به خاطر اين كه حضرت امام حسين سيد الشهداء عليه السلام را در برگرفته شرافت پيدا كرده است. طبق رواياتى كه فريقين نقل كردهاند؛ حرمت مؤمن بالاتر از كعبه است. وقتى حرمت مؤمن اين گونه باشد؛ پس چرا نوه رسول خدا و ريحانه پيامبر و آقاى جواهان اهل بهشت حرمتش برتر از كعبه نباشد؟ منظور امام صادق عليه السلام از اين بيان ابراز برترى زمين كربلا است؛ نه رها كردن فريضه حج.
مؤسسة آل البيت، مجلة تراثنا، ج 62، ص 243، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث - قم المشرفة، سال چاپ: 1421، توضيحات: العدد الثاني - السنة السادسة عشرة ربيع الآخر 1421
<!--[if !supportLists]-->3.<!--[endif]-->جعفر عباس حائري:
اخذ كربلا به عنوان حرم خدا، دليل افضليت كربلاست
ايشان بعد از نقل روايت سوم كه مىگفت: خداوند 24 هزار سال قبل از آفرينش كعبه، كربلا را حرم خود قرارداد؛ مىگويد: اين خود دليل برترى كربلا بر مكه است:
قلت: إن هذا الكلام لدليل على أفضلية كربلاء المقدسة على مكة المشرفة، وأشرفيتها عليها، وأشار إلى هذه المزية السيد مهدي بحر العلوم (رحمه الله) في منظومته القيمة حيث قال:
ومن حديث كربلاء والكعبة لكربلاء بان علو الرتبة
ويضيف إليها المرحوم الهادى كاشف الغطاء قوله:
لم تخلق الكعبة لولا كربلاء وكربلا نالت بما فيه العلا
تزهو كربلا لأهل الجنة كالكوكب الدري في الدجنة
اين كلام (روايت سوم) دليل برترى كربلا مقدسه و شرافت او بر مكه مشرفه است. و به اين مزيت سيد مهدى بحر العلوم در منظومه ارزشمند خود اشاره كرده و فرموده است:
ازگفتگوى كربلا و كعبه (و تفاخر بر همديگر) برترى رتبه براى كربلا آشكار شد.
مرحوم هادى كاشف الغطاء اين اشعار را بر آن افزوده است:
اگر كربلا نبود كعبه آفريده نمىشد و كربلا به درجهى از عظمت كه سزاوار اوست رسيده است.
كربلا براى بهشتيان همانند ستارهى درخشان در شب تار مىدرخشد.
الحائري،جعفر عباس، بلاغة الإمام علي بن الحسين ( عليهما السلام ) خطب ورسائل وكلمات، ص 71، الناشر: دار الحديث للطباعة والنشرـ قم، الطبعة الأولى، 1425 ق / 1383 ش
اشعار ديگرى كه در سؤال مطرح شده نيز بر عظمت اين سرزمين مقدس اشاره مىكند:
هي الطفوفُ فَطُفْ سبعًا بمغناها فما لمكةَ معنًى مثل معناها
أرضٌ ولكنها السبعُ الشدادُ لهادانتْ وطأطأَ أعلاها لأَدْناها
اين مزار شهيدان (زمين كربلا) است در ساحل دريا، پس هفت مرتبه طواف كن محل آرامگاه آن را. براى مكه صفائى همانند صفاى كربلا نيست، كربلا زمينى است كه سختى هاى هولناك در آنجا فرود آمد و هر كه در آن جا رفت فروتن و خاضع شد.
مصرع «فما لمكة معنى مثل معناها» بيانگر اين است كه در كربلا حالت معنوى خاصى براى زائر دست مىدهد كه در زيارت كعبه نيست؛ زيرا زائر هنگام ورود به كربلا به خاطر تداعى مصيبت هاى شهداى كربلا با حالت محزون و گرفته وارد مىشود كه اين حالت در هنگام ورود به كعبه براى زائر دست نمىدهد.
نتيجه
تا اين جا روشن شد كه از نظر روايات صحيح و موثق، كربلا برتر از كعبه است؛ زيرا كربلا واسطه خلقت كعبه است، هر شرافت و فضيلتى را كه مكه دارد به بركت زمين كربلا است.
به همين جهت خداوند قبل از اينكه كعبه را خلق كند آن را حرم خود قرار داد. و تعابير: «حرم الله ورسوله» و«في تربتها شفاء» كه در سؤال مطرح شده بود در باره كربلا وارد شده است؛ اما تعابير: «افضل بقاع الارض» و «ارض الله المختاره» مضمون رواياتى است كه در اين مجموعه به آنها اشاره شد.
پاسخ دوم تفصيلي؛ نقضي
گروهي از اهل سنت، مدينه را برتر از مكه، معرفي كردهاند!
بنابر آنچه بيان شد عقيده شيعه اين است كه كربلا برتر از كعبه است و ريشه اين باور، اخبار فراوانى است كه از ائمه معصومين عليهم السلام وارد شده است.
حال اگر عقيده شما اين است كه هيچ زمين و مكانى برتر از كعبه نيست؛ پس چرا اهل سنت؛ همانند مالك و گروهى ديگر، مدينه را برتر از كعبه مىدانند؟!
نووى يكى از علماى بزرگ شافعى مىنويسد:
المسألة السابعة: مكة عندنا أفضل الأرض، وبه قال علماء مكة والكوفة وابن وهب وابن حبيب المالكيان وجمهور العلماء قال العبدري: هو قول أكثر الفقهاء، وهو مذهب أحمد في أصح الروايتين عنه وقال مالك وجماعة: المدينة أفضل وأجمعوا على أن مكة والمدينة أفضل الأرض، وإنما اختلفوا في أيهما أفضل.
مسأله هفتم اين است كه در نزد ما مكه برترين زمين است و اين قول علماء مكه، كوفه، ابن وهب، ابن حبيب مالكيان و جمهور علماء است. عبدرى گفته: اين قول اكثر فقهاء و مذهب احمد (حنبل) در اصح دو روايت از اوست.
اما مالك و جماعتى قائلند كه مدينه برتر از مكه است. علماى اهل سنت اجماع دارند كه مكه و مدينه برترين نقطه زمين است اما در اين كه كدام يكى از اين دو بر ديگرى برترند، اختلاف دارند.
النووي الشافعي، محيي الدين أبو زكريا يحيى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام (متوفاي676 هـ)، المجموع، ج 7، ص 389- 388، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، بيروت- 1997م
ابن حزم در المحلى اختلاف اقوال اهل سنت را اينگونه نقل كرده است:
مَسْأَلَةٌ وَمَكَّةُ أَفْضَلُ بِلاَدِ اللَّهِ تَعَالَى نَعْنِي الْحَرَمَ وَحْدَهُ وما وَقَعَ عليه اسْمُ عَرَفَاتٍ فَقَطْ وَبَعْدَهَا مَدِينَةُ النبي عليه السلام نَعْنِي حَرَمَهَا وَحْدَهُ ثُمَّ بَيْتُ الْمَقْدِسِ نَعْنِي الْمَسْجِدَ وَحْدَهُ هذا قَوْلُ جُمْهُورِ الْعُلَمَاءِ وقال مالك الْمَدِينَةُ أَفْضَلُ من مَكَّةَ وَاحْتَجَّ مُقَلِّدُوهُ بِأَخْبَارٍ ثَابِتَةٍ
مكه برترين بلاد خداست كه منظور حرم به تنهائى و عرفات است. بعد از مكه، مدينة النبى (يعنى حرم) و پس از آن بيت المقدس(مسجد فقط) برتر اند. اين قول جمهور از علماء است.
مالك گفته: مدينه برتر از مكه است. پيروان او به روايات فراوان احتجاج كرده اند.
إبن حزم الأندلسي الظاهري، ابومحمد علي بن أحمد بن سعيد (متوفاي456هـ)، المحلي، ج 7، ص 279، تحقيق: لجنة إحياء التراث العربي، ناشر: دار الآفاق الجديدة - بيروت.
عبد الله ابن عبد البر قرطبى مالكى نيز جمعى از اهل بصره را در زمره طرفداران كسانى ذكر كرده كه مدينه را برتر از مكه مىدانند:
وذكر أبو يحيى زكريا بن يحيى الساجي قال اختلف الناس في تفضيل مكة على المدينة فقال مالك وكثير من المدنيين المدينة أفضل من مكة وقال الشافعي مكة خير البقاع وهو قول عطاء بن أبي رباح والمكيين وأهل الكوفة أجمعين قال واختلف أهل البصرة في ذلك فطائفة قالوا مكة وطائفة قالوا المدينة
ابو يحيى گفته مردم در برترى مكه بر مدينه اختلاف كرده اند. مالك و بسياى از اهل مدينه قائل شده اند كه مدينه برتر از مكه است، شافعى گفته: مكه بهترين بقاع زمين است و اين قول عطاء و اهل مكه و كوفه است. مردم بصره نيز در اين امر اختلاف كرده اند طائفهى گفته اند مكه و طائفهى قائلند كه مدينه برتر است.
النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاي 463هـ)، الاستذكار الجامع لمذاهب فقهاء الأمصار في شرح الموطأ، ج 2، ص460، تحقيق: سالم محمد عطا - محمد علي معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 2000م.
خلاصه و جمع بندي كل مطالب:
در اين نوشتار سه شبهه مهم پاسخ داده شد.
شبهه نخست اين بود كه در نظر شيعيان، كعبه اهميتى ندارد؛ بلكه ارزش كربلا بيشتر از كعبه است؟
پاسخ اين است كه شيعيان هم نظر با ديگر فرق اسلامى، براى كعبه حرمت و جايگاه خاصى را قائل است. حد اقل پنج مورد كه نشانگر اهميت كعبه و حج از ديدگاه شيعيان است؛ بيان شد.
شبهه دوم اين بود كه كربلا از ديدگاه شيعيان »قبلة الاسلام» است.
در پاسخ بيان شد درست است كه كربلا از ديدگاه شيعيان مقدس و داراى احترام خاص است؛ اما هيچگاه كربلا را قبله نمىدانند و در هنگام نماز رو به سوى كعبه مىنمايند نه به سوى كربلا. در اين رابطه، نظر فقهاى بزرگ شيعه را ياد آور شديم.
شبهه سوم اين بود كه چرا شيعيان كربلا را برتر از كعبه مىدانند؟
از اين شبهه، دو جواب داده شد:
جواب نخست اين است كه طبق روايات صحيح السند و موثق، كربلا علت آفرينش كعبه است به عبارت ديگر، خداوند كعبه را به خاطر عظمت كربلا و آن كسى در آنجا مدفون است؛ آفريده است از اين جهت برترى كربلا اثبات مىشود.
جهت پاسخ تفصيلى و براى اينكه تا حدودى جواب اين سؤال روشن شود؛ برخى فضائل مشترك و فضائل ويژه كعبه و كربلا مورد بررسى قرار گرفت. كه با دقت در آنها مىتوان سؤال را حل كرد.
اما علاوه برآن، چهار روايت كه حد اقل سه روايت آن صحيح و موثق است نتيجه نهائى را با اثبات برترى كربلا بر كعبه روشن ساخت.
در روايت اول امام صادق به ابن ابى يعفور فرمود: اگر فضائل كربلا را بيان كنم؛ حج به كلى تعطيل مىشود. اين سخن نشانه اين است كه كربلا فضائلى دارد كه آنها را كعبه ندارد و الا اين سخن امام بيهوده خواهد بود و ساحت امام معصوم از گفتار باطل و بيهوده به دور است.
در روايت دوم نيز خداوند به زمين كعبه فرمود: بس است ديگر فخر فروشى نكن! اگر زمين كربلا نبود تو را و آن خانه را خلق نمىكردم. اين سخن محكم ترين دليل بر شرافت و افضليت كربلا بر كعبه است؛ زيرا معنايش اين است كه هر فضيلتى را كه كعبه دارد وابسته به وجود كربلا است. و اگر به جز اين روايت، روايت ديگرى هم در برترى كربلا نداشتيم؛ فقط همين روايت براى اثبات مطلب كافى بود.
در روايت سوم امام زين العابدين عليه السلام فرمود: خداوند 24 هزار سال قبل از خلقت كعبه، كربلا را حرم امن و مبارك براى خود قرار داد.
و در روايت چهارم آمده است با اينكه كربلا داراى فضائل فراوان است؛ اما به آنها فخر نكرد؛ بلكه به جاى آن خدا را سپاسگزار نمود و خداوند به واسطه اين كار او و به وجود مقدس امام حسين عليه السلام آن را گرامى داشت و برترى بخشيد.
از اين روايات دو مطلب مهم به دست آمد:
1. منشأ برترى كربلا، وجود مقدس امام حسين است و اين مطلب در روايات تصريح شده است؛
2. همانطوريكه امام حسين عليه السلام علت خلقت كعبه است؛ علت خلقت كربلا هم خواهد بود؛ زيرا اگر امام نبود، زمين كربلا هم نبود.
خلاصه مفاد اين روايات اين است كه كعبه در وجود و فضائل خود مرهون كربلا است.
پاسخ دوم نقضى است به اين بيان كه: اگر به عقيده شما كعبه برتر از همه مكانها است؛ پس چرا بعضى از اهل سنت مانند مالكى ها و برخى مردم مصر، مدينه را برتر از كعبه مىدانند و اين مطلب از كتابهاى معتبر اهل سنت اثبات شد.