نوای معطر الهی سليمانو لقد اتينا داود و سليمان علما و قال الحمدالله الذى فضلنا على كثير من عباده المومنين . (سوره نمل : 16)پيامبرى و سلطنت داود، به اراده خداوند، به سليمان انتقال يافت ، در حاليكه او از تمام فرز
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پیغام مدیر سایت سلام دوست من به سایت نوای معطر الهی خوش آمدید لطفا برای استفاده از تمامی امکانات
دانلود فایل , شرکت در انجمن و گفتگو با سایر اعضا در سایت ثبت نام کنید
تصوير
آخرین ارسال های تالار گفتمان
سليمان سليمان و بلقيس و تفقد الطير فقال ما لى ارى الهدهد ام كان من الغائبين . (سوره نمل : 23) پرندگان به فرمان خداوند مسخر سليمان بودند و در مواقع احتياج ، پر و بال خود را بر سر او مى گسترانيدند و در برابر آفتاب براى او سايبانى تشكيل مى دادند. يكى از روزها سليمان متوجه شد كه آفتاب بر صورت او مى تابد. چون بسوى بالا نظر كرد، هدهد را نديد. از غيبت ناگهانى و بى موقع او، خشمگين شد و گفت : او را به عذاب سختى معذب ، يا ذبحش مى كنم ، مگر اينكه براى غيبت خود عذر موجهى بياورد. طولى نكشيد كه هدهد پديدار شد و عذر غياب خود را به عرض رسانيد و گفت من از كشورى ديدن كردم و اطلاع يافتم كه تو از آن اطلاع ندارى و از مملكت سبا اخبار تازه اى به پيشگاه تو آورده ام . در آن مملكت عظيم ، ملتى را ديدم كه زنى فرمانرواى آنها بود و تمام شرايط سلطنت براى او جمع شده و تخت سلطنت او بس بزرگ و قابل توجه بود. اما آنچه موجب تاءسف گرديد آن است كه اهالى آن سرزمين و پادشاهشان ، همه در مقابل خورشيد سجده مى كردند و چنان جهل و نادانى بر آنها چيره شده كه خداى بزرگ را از ياد برده و در برابر موجودى بى اراده سر تسليم فرود آوردند. سليمان كه اين خبر جالب را شنيد، گفت : ما در اين مورد رسيدگى مى كنيم ، تا صدق يا كذب سخن تو بر ما آشكار شود. اينك تو نامه ما را بگير و به آنها برسان و ببين چه عكس العملى نشان مى دهند. هدهد نامه سليمان را گرفت و به سوى كشور سبا پرواز كرد و پس از رسيدن به مقصد، آن را در مقابل ملكه سبا بر زمين گذارد. ملكه رو كرد به اطرافيان خود و گفت : همانا نامه اى بزرگ و محترم به من رسيده و آن نامه از سليمان است و مضمونش اين است : به نام خداوند بخشاينده مهربان . بر من سركشى نكنيد و همه اسلام اختيار كنيد و در حال مسلمانى بر نزد من آئيد. اينك نظر و عقيده شما در مورد من چيست ؟ وزيران و درباريان گفتند: ما داراى نيروى قابل توجهى هستيم و در روز جنگ هم ، مرد ميدان و اهل رزم و مبارزه ايم ولى امر، امر تو است . هر چه خواهى فرمان ده اجرا كنيم . ملكه از سخن آنها استشمام كرد كه آنان متمايل به جنگ و لشكر كشى هستند. اين نظريه را نپسنديد و به كنايه به آنها فهمانيد كه تا ممكن است كارى را به صلح و خوبى تمام كرد، نبايد به جنگ اقدام نمود. زيرا پادشاهان ، وقتى بر كشورى دست يابند، رشته هاى آنها را در هم مى ريزند و اوضاع آن را دگرگون مى سازند و عزيزان آن كشور را ذليل و خوار مى گردانند. من در اين مورد هديه اى براى سليمان مى فرستم ، تا روش او را ببينم و بفهمم پيامبران خدا چگونه رفتار مى كنند؟! ملكه طبق نظريه خودش ، هداياى گرانبهائى تهيه ديد و به همراه جمعى از خردمندان قوم ، به حضور سليمان فرستاد. سليمان كه از جريان آگاه شده بود دستور داد يكى از كاخ هاى مجلل سلطنتى را به بهترين طرز آراستند و قصر عظيم او را براى ورود نماينگان بلقيس مهيا نمودند. فرستادگان بلقيس وقتى به حضور سليمان شرفياب شدند، از مشاهده تشكيلات عظيم و كاخهاى مجلل او مبهوت ماندند و در دل ، از ارائه هداياى خود، خجل و شرمنده گشتند. سليمان با روى گشاده به آنها خوش آمد گفت و مقصودشان را جويا شد و پرسيد درباره نامه من چه تصميم گرفته ايد؟! نمايندگان ، هداياى ملكه را به حضور سليمان تقديم داشتندولى او با نظر بى اعتنائى به آنها نگريست و گفت : اين هدايا را به صاحبش برگردانيد زيرا خداوند آنقدر نعمت به من عطا فرموده كه به هيچكس نداده است و در اين صورت چگونه ممكن است من به واسطه اين هداياى ناقابل شما از تبليغ رسالت خود، دست بردارم و فريفته تحفه هاى شما شوم ؟! نه . اين هدايا براى من ارزشى ندارد بلكه شما به اين هدايا دلخوشيد. اينك برگرديد و من سپاهى به سوى قوم سبا مى فرستم كه آنان را نيروى مقاومت آن نباشد و سپس ايشان را از آن مرز و بوم با ذلت و خوارى پراكنده و در بدرخواهم كرد. نمايندگان بلقيس بازگشتند و سرگذشت خود را شرح دادند. بلقيس پس از لحظه اى انديشيد و گفت : من چاره اى جز تسليم در مقابل سليمان نمى بينم و صلاح در اين است كه هر چه زودتر دعوت او را اجابت كنيم و به وى ايمان آوريم . آنگاه روى همين نظريه تصميم گرفتند و ملكه به اتفاق بزرگان قوم به سوى سليمان رهسپار شدند. پيش از آنكه ملكه و همراهانش به حضور سليمان برسند، سليمان به حاضرين مجلس خود كه جمعى از بزرگان جن و انس و همه تحت فرمان او بودند اظهار كرد: كدام يك از شما مى توانيد پيش از رسيدن بلقيس ، تخت او را نزد من حاضر كنيد؟ يكى از جنيان گفت : من قدرت درارم پيش از آنكه از جاى خود برخيزى آن را نزد تو حاضر نمايم ، ولى يكى از رجال دربار كه داراى علوم الهى بود، گفت : من پيش از آنكه چشم بر هم بزنى تخت او را نزد تو حاضر مى كنم . سليمان چون نگريست ، تخت را نزد خود ديد و گفت : اين از نعمتهاى خداوند است تا ما را آزمايش كند كه سپاس گذاريم يا كفران كننده ، و هر كس شكرانه نعمتهاى الهى را به جا آورد به خودش احسان كرده و آن كس كه كفران نعمت كند، پروردگار بى نياز و بزرگ است . آنگاه فرمان داد كه وضع تخت را تغيير دهيد تا ببينم بلقيس آن را مى شناسد يا نه و چون ملكه سبا و همراهانش بر سليمان وارد شدند، سليمان از او پرسيد: آيا تخت تو اينگونه است ؟! بلقيس با حيرت و بهت ، نظرى بر تخت افكند و گفت : گويا همان تخت است ولى متحير بود كه اگر تخت من است به چه وسيله به اينجا آمده است ؟! پيش از ورود ملكه ، سليمان دستور داده بود قصرى مجلل از بلور بسازند و آن را براى پذيرائى آماده كنند. در آن حال بلقيس را به كاخ بلور راهنمائى كرد، چون زمين كاخ هم از شيشه و بلوربود، بلقيس گمان كرد، سطح زمين از آن پوشيده شده . لباس خود را بالا گرفت و ساق پاى خود را برهنه كرد تا از آن بگذرد. سليمان گفت اينجا آب نيست . بلكه آبگينه و بلور است ، در آن حال بلقيس به اشتباه خود پى برد و گفت : پروردگارا؛ من به خودم ستم كردم كه خدائى جز تو را تا كنون پرستيدم ولى اكنون با سليمان اسلام آوردم و روى دل به درگاه تو متوجه ساختم . وفات سليمان ساليان درازى ، سليمان در ميان مردم به عدل و داد سلطنت كرد مردم از روش عادلانه او در مهد آسايش و خوشى بودند و به بهترين وجه از مزاياى زندگى برخوردار مى شدند تا آنگاه كه آفتاب عمر سليمان بر لب بام رسيد. يكى از روزهاى سليمان در كاخ بلور خود تنها ايستاده و تكيه بر عصاى خود داده و به تماشاى مناظر و عمارتهاى كشور پهناور خود مشغول بود كه ناگاه جوانى ناشناس را در كاخ خود مشاهده كرد. از آن جوان پرسيد تو كيستى و چرا بدون اجازه قدم در قصر من گذاشتى ؟! گفت من آن كسى هستم كه براى ورود به خانه ها و كاخ ها، از كيستى اجازه نمى گيرم ، من ملوك الموت و فرشته مرگم كه براى قبض روح تو آمده ام . سليمان از شنيدن نام او و احساس ماءموريت خطرناكش ، بر خود لرزيد و گفت : ممكن است مهلتى بدهى تا به كار خود رسيدگى كنم ؟ گفت : نه و در همان حال بدون اينكه حتى اجازه نشستن به او بدهد جانش را گرفت . جسد بى جان سليمان مدتها، به همان حال كه ايستاده و تگيه به عصا داده بود باقى ماند. سپاهيانش از ديوارهاى بلورى قصر، او را مى ديدند و گمان مى كردند كه سليمان زنده است و به آنها مى نگرد. از بيم سطوت او كسى جراءت وارد شدن به قصر را نداشت تا آنكه خداوند موريانه ها را فرستاد عصاى سليمان را خوردند و سليمان روى زمين افتاد. در آن حال مردم فهميدند كه از مرگ سليمان مدتها گذشت و آنها بى خبر بوده اند. نام كتاب : دوره كامل قصه هاى قرآن از آغاز خلقت تا رحلت خاتم انبياء(ع ) مؤ لف :سيد محمد صوفى نرم افزار حاوی صافات
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب برای قرار کد مورد نظر به ویرایش قالب مراجعه کنید تاریخ : چهارشنبه 23 مرداد 1392 نویسنده : جمعی از نویسندگان l بازدید : 195
ارسال نظر
مطالب گذشته
» اگر کسی ادعا کند با دلایل عقلی وجود خدا را رد می کند باید چه جوابی به او داد؟ »» سه شنبه 08 آذر 1401
» گریتینگ »» شنبه 14 اردیبهشت 1398 » کتاب یک چمدان خاطره »» چهارشنبه 28 فروردین 1398 » ۵ ترفند ساده برای تمیز کردن سینک ظرفشویی »» دوشنبه 07 آبان 1397 » ضرورت طراحی سایت حرفه ای »» شنبه 07 مرداد 1396 » مزایا و معایب طراحی سایت پارالاکس »» دوشنبه 26 تیر 1396 » اربعین »» شنبه 29 آبان 1395 » درازگودال ماریانا »» شنبه 29 آبان 1395 » آدانسونیا یا بائوباب »» شنبه 29 آبان 1395 » یون--سدیم »» شنبه 29 آبان 1395 » محمد بن موسی خوارزمی »» شنبه 29 آبان 1395 » دانلود Internet Download Manager 6.26 – نرم افزار دانلود منیجر IDM »» پنجشنبه 06 آبان 1395 » دانلود انیمیشن 6 ابر قهرمان دوبله فارسی با کیفیت عالیbig hero 6 2014 »» پنجشنبه 06 آبان 1395 » دانلود انیمیشن زندگی پنهان حیوانات The Secret Life of Pets 2016 با دوبله فارسی و لینک مستقیم »» پنجشنبه 06 آبان 1395 » دانلود فیلم بارکد با کیفیت اورجینال و لینک مستقیم »» پنجشنبه 06 آبان 1395 » فیلم بادیگارد با کیفیت 1080p و لینک مستقیم-nava1.rzb.ir »» پنجشنبه 06 آبان 1395 » دانلود انیمیشن رودنسیا و دندون شازده خانم با دوبله فارسی و کیفیت Rodencia and the Princess’ Tooth -HD »» پنجشنبه 06 آبان 1395 » 10 تاثیر مضر مواد مخدر بر بدن »» جمعه 22 آبان 1394 » وظایف قوه قضائیه چیست؟ درباره ی قوه ی قضاییه »» جمعه 22 آبان 1394 » درباره ی شرکت پست »» جمعه 22 آبان 1394 » انواع تقویم( -تقویم قمری-تقویم قمری شمسی-تقویم شمسی-تقویم جولیوسی-تقویم گرگوری--تقویم خورشیدی خیام:) »» جمعه 22 آبان 1394 » ویژگی رفتاری زنبور ها-زنبورها »» جمعه 22 آبان 1394 » موضوع تاثیر رسانه بر روی زندگی مردم »» جمعه 22 آبان 1394 » سيّد محمدحسن طباطبائي ميرجهاني(2) »» جمعه 08 آبان 1394 » سيّد محمدحسن طباطبائي ميرجهاني(1) »» جمعه 08 آبان 1394 » امامت ، از اصول مذهب(سوال وجواب) »» جمعه 08 آبان 1394 » ائمه و پيشوايان اسلام »» جمعه 08 آبان 1394 » امامت در باطن اعمال »» جمعه 08 آبان 1394 » فرق ميان نبى و امام »» جمعه 08 آبان 1394 » امامت در بيان معارف الهيّه »» جمعه 08 آبان 1394 » قصه هاى زندگى فاطمه عليها السلام »» دوشنبه 03 فروردین 1394 » داستانهاى ما »» جمعه 29 اسفند 1393 » داستان های زیبا2 »» پنجشنبه 28 اسفند 1393 » داستان های زیبای 2 »» چهارشنبه 27 اسفند 1393 » داستان های زیبا 1 »» چهارشنبه 27 اسفند 1393 » آمینو اسیدها »» سه شنبه 26 اسفند 1393 » موضوع حالات جوانی »» یکشنبه 24 اسفند 1393 » خلاصه حالات آخرين پيامبر و اشرف مخلوقات و فضایل »» جمعه 03 بهمن 1393 » نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی »» جمعه 03 بهمن 1393 » زندگانی حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله »» جمعه 03 بهمن 1393 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
[ طراحی مجدد و ترجمه از : Ghaleb-Weblog.Ir ] [ طراح اولیه قالب ] |